حقيقت ايمان و كفر در« شرح اُصول الكافي » ازمنظر ملّا صالح مازندراني - صفحه 333

در مقابل ايمان و وجه تسميه آن را بدان جهت مى داند كه در حالت كفر، حقْ پوشانده مى شود. ۱
اين واژه در اصطلاح لغويان ، در مقابل «شكر» نيز به كار مى رود . مراد از كفر در اصطلاح «كفران نعمت» نيز همين معناى كفر است. خليل بن احمد، كفران نعمت را ناسپاسى و عدم شكرگزارى معنا كرده است ؛ ۲ ولى برخى ديگر ، مراد از آن را انكار نعمت ها دانسته اند. ۳
بر اين اساس ، شخص كافر در حقيقت ، حقّانيت دين را ـ كه در حالت ايمان ، آشكار مى گردد و بدان شهادت داده مى شود ـ ، مخفى و پوشيده نگه مى دارد و آن جا كه كفر در مقابل شكر به كار مى رود ، بدين معناست كه گويا در اين حالت، نعمت الهى ناديده انگاشته شده است.

2 . كفر در ديدگاه دانشوران

اكنون بايد بنگريم كه دانشوران اسلامى ، كفر را چگونه تعريف كرده اند. سيّد مرتضى ، كفر را انكار قلبى و تكذيب چيزى مى داند كه باور و تصديق آن ، واجب دانسته شده است. ۴ شيخ طوسى نيز همانند سيد مرتضى ، بر آن است كه شرط تحقّق كفر ، تنها انكار قلبى نسبت به امورى است كه شناخت آنها از سوى خداى تعالى واجب دانسته شده است . ۵
خواجه نصير و در پى او علامه حلّى، كفر را در مقابل ايمان دانسته اند و آن را «بى ايمانى» تعريف كرده اند ؛ چه با اعتقاد به خلاف آنچه در ايمان شرط است و چه

1.مجمل اللغة ، ص ۹۳۱.

2.كتاب العين ، ج۳، ص ۱۵۸۴.

3.الصحاح تاج اللغة و صحاح العربية ، ج۲، ص ۸۰۷ ؛ مجمل اللغة ، ص ۹۳۱ ؛ مصباح المنير ، ج۲، ص ۵۳۵.

4.الرسائل، ص۲۸۰.

5.الاقتصاد، طوسى ، ص ۱۴۰.

صفحه از 344