حقيقت ايمان و كفر در« شرح اُصول الكافي » ازمنظر ملّا صالح مازندراني - صفحه 335

با توجّه به اين روايت ، قسم اوّل كفر جحود، بى اعتقادى محض نسبت به ربوبيت خداى تعالى است ؛ ولى قسم دوم آن ، همان است كه در تعاريف و اصطلاح دانشمندان اسلامى ، بيشتر بدان اشاره مى شود و به معناى انكار حق در عين شناخت آن است. مرحوم ملاصالح ، مراد از معرفت را در اين روايت ، شناخت حقايقى چون رسالت و ولايت مى داند ؛ بدان معنا كه شخص با اين كه حقيقت را مى شناسد ، تنها از روى عناد، حسد، استكبار و يا انگيزه هايى از اين دست ، به انكار اين حقايق مى پردازد و آيات الهى را تكذيب مى كند. ۱
به اين وجه از كفر ، در روايات ديگر نيز اشاره شده است. مثلاً امام باقر عليه السلام كفر را پيش از شرك و پليدتر و بزرگ تر از آن دانسته است . پس از آن ، حضرت به كفر شيطان اشاره كرده كه چون خداوند به وى امر كرد كه بر حضرت آدم عليه السلام سجده كند، از سجده كردن خوددارى كرد . امام در ادامه مى فرمايد :
كفر ، بزرگ تر از شرك است . هر كسى كه نظر يا سخنى را بر خداوند برترى دهد ، يا از اطاعت الهى سر باز زند و بر گناه كبيره اصرار ورزد، وى كافر است .۲
بر اساس اين روايت ، هر گونه سركشى اى در برابر خداوند ، كفر خوانده مى شود؛ خواه اين سركشى، مستقيماً ابراز شود و به انكار خداوند منجر شود يا اين كه شخص ، عمداً بر انجام دادن گناهى اصرار ورزد ، كه در اين حالت نيز ، كار وى نوعى سركشى به شمار مى آيد و بر آن ، كفر صدق مى كند.
ملّا صالح نيز در شرح اين حديث ، به تبيين كفر پرداخته و آن را «سركشى از طاعت الهى و انكار حقيقت» معرّفى مى كند و آن را سبب و ريشه و محرّك شرك مى داند. از اين روست كه امام باقر عليه السلام در روايت ياد شده ، كفر را بدتر و بزرگ تر از شرك معرّفى كرده است ؛ زيرا هميشه سرچشمه و علّت پديده ناپسند، بدتر و پليدتر

1.همان، ص ۶۸.

2.همان، ص ۵۶.

صفحه از 344