حقيقت ايمان و كفر در« شرح اُصول الكافي » ازمنظر ملّا صالح مازندراني - صفحه 336

از خود آن پديده است . ۱
در روايتى ديگر، كسى از امام باقر عليه السلام مى پرسد: «چرا زنا كار را كافر نخوانديد ؛ ولى شخص بى نماز را كافر خوانديد؟ علّت آن چيست؟» . حضرت فرمود :
زيرا زناكار و گناهكاران ديگرى مانند وى، از روى غلبه شهوت ، به اين عمل دست مى زنند ؛ اما شخص بى نماز، نماز را جز به جهت كوچك شمردن آن رها نمى كند. همانا زنا كارى كه با زنى زنا مى كند، تنها براى لذّتى است كه از اين كار مى برد و هدف وى ، تنها رسيدن به آن لذّت است. پس اگر لذّت كنار رود [ ، مانند نماز نخواندن ، كه هيچ لذّتى ندارد] ، جز استخفاف و كوچك شمردن ، وجهى (انگيزه اى) باقى نمى ماند و هر جا كه استخفاف باشد، كفر صدق مى كند .۲
در اين روايت نيز شخص بى نماز، كافر شمرده شده ؛ زيرا امر الهى را كوچك شمرده و از طاعت الهى سر باز زده است ، و سركشى از طاعت الهى ، يقينا برابر با كفر است.
همچنين است در روايتى ديگر كه از امام صادق عليه السلام پرسيده شده : «مرتكب كبيره ، پس از مرگ چه حالى خواهد داشت؟» و امام در پاسخ فرموده است :
مرتكب كبيره ، در صورتى كه آن گناه را حلال بداند ، از اسلام خارج شده و به همين دليل ، به عذابى سخت دچار خواهد شد .۳
شارح نيز در شرح روايتى كه فرموده است: «كشتن مؤمن ، كفر است» ، به همين نكته اشاره كرده و قتل مؤمن را تنها در صورتى كفر مى داند كه قاتل، اين عمل را بر خود حلال دانسته باشد. ۴
از مجموع روايات ياد شده ، مى توان چند نكته را در باره «كفر جحود» ، ثابت

1.همان جا .

2.همان، ص ۶۱.

3.همان، ج۹، ص ۲۶۵.

4.همان، ج۱۰، ص۱۵.

صفحه از 344