القرآن إذا جاء به جبرئيل عليه السلام إلى محمّد صلى الله عليه و آله ، ستّة آلاف آية».
دو . جز چند نسخه مورد اشاره، بقيّه نسخه ها ـ كه اين سه، در قوّت و كثرتْ قابل سنجش با آنها نيستند ـ ، عبارت «سبعة عشر ألف آية» را آورده اند.
سه . تعداد تقريبى آيات قرآن ، از امور روشن و معارف بديهى در امّت اسلامى بود و نياز به گفتن نداشت و اگر هم قرار بود به موضوع تعداد آيات قرآن پرداخته شود، مناسبْ اين بود كه تعداد دقيق آن بيان گردد؛ بويژه آن كه به رغم اجماع و اتّفاق نظر در كمّيت و حجم آيات قرآن ، «اصحاب الاعداد» در شمارگان و تعيين موارد وقف و رئوس آيات، از 6204 تا 6236 آيه در اختلاف هستند.
چهار . قيد «إذا جاء به جبرئيل عليه السلام إلى محمّد صلى الله عليه و آله » چنين وجهى را بعيدتر مى سازد؛ و گر نه ـ با صرف نظر از اشكالات بالا ـ سزاوار بود كه گفته شود: «إنّ القرآن سبعة آلاف آية». واللّه العالم!
پنج . عبارت حديث نزد محدّث فيض «سبعة آلاف آية» است؛ ولى او در پاسخ از تفاوت ميان هفت هزار با تعداد واقعى آيات (6236 آيه) ، به سراغ تأويلات ديگرى مى رود . اين بى توجّهى به وجه تقريبى بودن عدد هفت هزار ، مؤيّد دور بودن اين وجه از افق تحقيق و تأويل دارد.
شش . تنظير حديث به روايت سليم: با صرف نظر از ضعف سندى كتاب سليم، اين حديث را مى توان نظير حديثى دانست كه از كتاب سليم بن قيس هلالى نقل شده:
إنّ أمير المؤمنين عليه السلام بعد وفات رسول اللّه صلى الله عليه و آله لزم بيته، و أقبل على القرآن، يجمعه و يؤلِّفه فلم يخرج من بيته حتّى جمعه كلَّه و كتب على تنزيله: الناسخ و المنسوخ منه و المحكم و المتشابه و الوعد و الوعيد، و كان ثمانية عشر ألف آية.۱
در اين حديث ، پس از بيان اين كه امير المؤمنين عليه السلام قرآن را جمع و تأليف، و در
1.ر. ك : همان ، ج ۱۱ ، ص ۸۷.