نفي برداشت تحريف از صحيحه هشام در « الكافي » - صفحه 200

حقيقت ، تنظيم نمود، به بيان ضمايم آن قرآن پرداخته ، مى گويد: «و كتب على تنزيله: الناسخ و المنسوخ منه و المحكم و المتشابه و الوعد و الوعيد»؛ سپس مى گويد: «و كان ثمانية عشر ألف آية».
تفاوت عدد اين حديث و حديث الكافى به هفده هزار و هجده هزار نيز با حمل بر تقريبْ حل مى گردد ، به اين معنا كه هفده هزار و اندى باشد.
هفت . علاوه بر كلينى، مرحوم صدوق نيز اشاره روشنى به اصل حديث، با عبارت «سبعة عشر ألف آية» دارد، و اين ، نشان مى دهد كه حديث با لفظ «سبعة عشر ألف آية» براى صدوق ، نقل و احراز شده است:
إنّه قد نزل الوحى الذى ليس بقرآن، ما لو جمع إلى القرآن لكان مبلغه مقدار سبعة عشر ألف آية. ۱
بر اين اساس ، ما وجه پاسخ بالا را در درجه اعتبار ، متأخّر از وجه بعدى مى شماريم و مقتضاى تحقيق را وجه تأويلى مى دانيم كه ذيلاً بيان مى گردد:

ج . پاسخى مبتنى بر تحقيق در مفاد حديث

اگر نسخه «سبعة عشر ألف آية» را مقدّم نموديم ، ۲ حديثْ از دو صورت بيرون نمى رود:
وجهى كه تحت عنوان «حمل بر معنايى اعمّ از وحى قرآنى و وحى بيانى» است و تأويل حديث و حمل آن بر اين كه مراد از قرآن ، وحى قدسى اعمّ از وحى قرآنى و وحى بيانى است ؛ و ديگر اين كه اگر كسى در اين وجه نيز مناقشه نمود، تنها راه موجود طرح حديث و كنار نهادن آن است.

1.الاعتقادات ، ص ۸۴.

2.همين طور اگر نسخه «سبعة آلاف آية» را برگزيديم، ولى ديدگاه علّامه شعرانى را در حمل بر تقريبى دانستن رقم هفت هزار نپذيرفتيم.

صفحه از 216