نفي برداشت تحريف از صحيحه هشام در « الكافي » - صفحه 210

3 . دلايل بى اعتبارى اخبار شاذ

در استدلال بر سقوط احاديث شاذّ از مقام حجّيت و اعتبار، به ذكر اجمالى دو دليل بسنده مى كنيم:

يك . عدم جريان أصالة عدم السهو

وجه اعتبار عقلايى و شرعى خبر ثقه ، اصل نبود سهو در نقل ثقه است. تعارض مفاد خبر ، با دلايل عقلى يا نقلى قطعى ، اصل ياد شده را از اعتبار مى اندازد و ديگر جايى براى اعتبار عقلايى يا تعبّدى اين دسته از رواياتْ باقى نمى گذارد، حتّى اگر راويان آنها ثقه باشند ، نظير تعارض گزاره هاى عرفى با عقل و مشاهدات عينى.

دو . مرجعيت كتاب و سنّت و عقل و وجدان

حجّيّت كتاب و سنّت قطعى و عقل و وجدانْ قطعى است و اينها مرجع حلّ اختلاف و رفع ترديد در هر امر مورد ترديد و اختلاف هستند . به عبارت ديگر ، مراجع ياد شده، عيارهاى نقد و سنجه هاى اعتبار ديگر دلايل و حجج خواهند بود؛ بنا بر اين ، حجّيت آنها مشروط به عدم تنافى با اين حجج قطعى و منوط به گنجيدن در ظرف دلايل چهارگانه فوق خواهند بود.
براى تأييد و تقويت اين استدلال، به يك آيه و اشاره به بابى از احاديث، توجّه مى دهيم:
اوّل . «يَـأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِى الْأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِى شَىْ ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْأَخِرِ ذَ لِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً» . ۱
همه مؤمنان، اعمّ از حاضران در زمان نزول وحى و پسينيان، مأمورند كه در هر چه

1.سوره نساء ، آيه ۵۹ .

صفحه از 216