تأمّلي در احاديث تحريف‏ نماي « الكافي » - صفحه 172

ضمن آيات وحى قرآنى است (تا اگر در قرآن موجود اين تعبير به كار نمى رود ، موجب پندار تحريف قرآن شود) ؛ بلكه مرادش اين است كه اين آيه شريفه را در مقام تعليم الفاظ و معانى چنين مى خوانديم تا قارىِ قرآن آنچه را كه در فهم درست آيه دخالت دارد ، بياموزد.
و باز براى نمونه ، روايتى كه مى گويد: «اُبىّ أقْرَءُنا ؛ ابى بن كعب در قرائت ، برتر از ديگران است» ، ۱ به همين معناست ؛ يعنى ابى بن كعب ، در آشنايى با الفاظ وحى قرآنى، درك معانى آنها، و شناخت تفسير رسول اكرم صلى الله عليه و آله وسلماز قرآن و ناسخ و منسوخ آيات، از ديگران كارآمدتر بوده است و إلّا تمام اصحاب پيامبر ، عرب زبان بودند و در خواندن الفاظ آيات (پس از فراگيرى) نبايد مشكلى داشته باشند. بنا بر اين ، شأن مُقرى قرآن همين بوده كه الفاظ آيات وحى را همراه با معارف آن تعليم دهد.
تنزيل : از ماده «ن. ز. ل» مصدر ثلاثى مزيد ، به معناى فرود آوردن است ۲ و در اصطلاحِ روايات نيز به همين معناى لغوى است كه شامل فرود آوردن وحى قرآنى و وحى غير قرآنى (كه به آن وحى تفسيرى مى گويند) مى شود. اين واژه ، در اصطلاحِ روايات ، با توجّه به شواهد و قرائن ، بيشتر براى فرود آوردن معنا و تفسير قرآن به كار رفته است .
تحريف : تعبيرِ تحريف در نوع احاديث ـ كه تعدادشان حدود بيست عدد است ـ ۳ يا به معناى تغيير در قرائت آيات و يا به معناى تحريف در معناى آيات و مساوقِ با تفسير به رأى است . ۴ بديهى است اين دو معنا ، با تحريف به معناى كاستن و افزودن الفاظ قرآن و يا تغيير در جوهره آنها ـ كه مورد نزاع است ـ ارتباطى ندارد و خللى به

1.الاستيعاب ، ج ۱، ص ۱۳۱؛ سنن الترمذى ، ج ۵، ص ۶۶۶.

2.المعجم الوسيط ، ص ۹۱۴ ، ماده «ن. ز. ل».

3.البيان ، ص ۲۲۶.

4.اختيار معرفة الرجال ، ص ۴.

صفحه از 192