صيانت قرآن از تحريف در احاديث « الكافي » - صفحه 114

وى گفته نشده است و فقط در كتاب رجال الطوسى، در ضمن اصحاب امام صادق عليه السلام نام وى آمده و گفته شده كه وى كوفى است و چنانچه قبلاً گفته شد، مجهول بودن راوى نيز منجر به ضعف سند مى شود .

حديث سيزدهم

آخرين حديث از احاديث مورد بحث ، حديث شصت و چهارم باب است كه سندى كاملاً مشترك با سند دهمين حديث مورد بحث (يعنى حديث پنجاه و هشتم باب) دارد و قبلاً بحث و بررسى شد و ضعف آن اجمالاً ثابت گرديد.

نتيجه گيرى

از آنچه تاكنون مطرح شد، معلوم گرديد كه هيچ يك از سيزده حديث مورد بحث، داراى سندى كه بتوان بر آن اعتماد كرد، نيست.
امّا همان گونه كه گفته شد، اين شيوه طرح بحث درباره اسناد روايات، از ديدگاه متأخّران است؛ امّا آيا قدما ـ كه مؤلّف كتاب الكافى، از اجلّاى ايشان به شمار مى رود ـ به احاديث، اين گونه نظر داشته اند و سندها را با چنين معيارهايى مى سنجيده اند و به آنها اعتبار مى بخشيدند و يا از اعتبار ساقط مى كرده اند ؟ پس اگر چنين بوده، چرا احاديثى را با سندهاى ضعيفْ در كتاب هاى خود آورده؟ و چرا مرحوم كلينى در كتابى چنين گران قدر، احاديث ضعيف را وارد كرده است، با توجه به اين كه خود ايشان در مقدمه كتابش آورده كه در اين تأليف ، قصدش ارائه آثار صحيحه از ائمّه صادقين عليهم السلام بوده تا اين آثار، مورد مراجعه علمى و عملى قرار گيرد ؟
ممكن است گفته شود كه نزد قدما، اعتماد به كتبْ مطرح بوده و اگر به كتابى اعتماد مى كردند، هر آنچه را كه در آن روايت شده بود، نقل مى كردند و در كتاب خود مى آوردند؛ امّا اين مطلب، با آنچه ما از كلينى و كتاب شريفش الكافى مى دانيم، سازگار نيست و شأن اين تأليف و مؤلّف، بالاتر از اين نسبت است . روش متفكّران از قدما

صفحه از 156