صيانت قرآن از تحريف در احاديث « الكافي » - صفحه 116

شده بود كه قمى ها وى را متّهم به غلو كرده اند . طعن به غلو از طرف قمى ها در دوره اى كه حوزه حديثى قم، به عنوان يك مكتب حديثى زنده و قوى مطرح بوده (از اواسط قرن دوم هجرى تا اواخر قرن چهارم) آغاز شده است. با توجّه به اين كه ملاحظه و نقد و بررسى متون احاديث از طرف بزرگان اين حوزه حديثى صورت مى پذيرفته و معيار پذيرش و ردّ احاديث، غالبا همين نقد و بررسى متن احاديث بوده و احتمال آن مى رود كه افراد مذكور در سند احاديث مورد بحث، مثل «على بن حسّان هاشمى» «عبدالرحمان بن كثير هاشمى» و ديگران، به خاطر نقل همين احاديث و مشابه اينها ـ كه از دست رفته و به ما نرسيده است ـ متّهم به غلوّ شده اند و اين اتّهام به غلو، از جايگاه قوى اى در تضعيف افراد، برخوردار نيست، چنانچه مرحوم آية اللّه خوئى، ذيل معرّفى «محمّد بن اورمة» و بررسى اتّهام غلوّ به ايشان، با اشاره به اين نكته، احاديث وى را تلقّى به قبول نمود . ۱
در واقع، در اين جا اين بحث مطرح است كه گاهى منشأ تضعيف، يك فرد راوى و عدم پذيرش روايات وى، اثبات كذب و يا خطاى زياد وى در نقل روايات است. واضح است كه دروغگو بودن يك فرد و يا پر خطا بودن وى بايد از خارج ثابت شود و گاهى وجود رواياتى در بين روايات گزارش شده از سوى وى است كه با مبانى كلامى گروه خاصّى، سازگار نيست و يا رواياتى تفسيرى را نقل كرده كه از طرف افراد خاص، با گرايشى خاصّ و يا در حوزه حديثى خاصّى، مورد پذيرش نيست و چه بسا راوى از طرف همين گروه ـ كه از نظر فكرى، انديشه وى را قبول ندارند ـ ، مورد تضعيف قرار گرفته و همان تضعيف، به كتب رجالى، راه يافته است و مسلّم است كه چنين تضعيفى در ردّ روايات يك راوى، اعتبارى ندارد.
حال با توجّه به اين نكته، اين سؤال پديد مى آيد كه اصلاً قول رجالى، تا چه حدّى

1.ر.ك : معجم رجال الحديث ، ج ۱۵، ص ۱۱۶ ـ ۱۱۸ .

صفحه از 156