صيانت قرآن از تحريف در احاديث « الكافي » - صفحه 137

شخصى. همچنين گفته شد كه با توجّه به علم و آگاهى و اذعان امام عليه السلام و شنونده، نسبت يك سرى مسلّمات، اين احاديث، ظهور در همين معنا پيدا مى كنند .
امّا احتمال دومى كه در معناى اين سيزده حديث مى رود، اين است كه آيات، گرفتار تحريف به نقصان شده اند. اين معنا با چند چيز ـ كه همه آنها از امور مسلّم در حوزه معارف دين به شمار مى روند ـ تعارض دارد. پس يا بايد اين احاديث، كنار گذاشته شوند و جعلى تلقّى گردند و يا حمل بر معناى اوّل شوند، و البته تا جايى كه بتوان معناى منطقى و قابل قبولى براى يك حديث داشت، نمى توان آن را رد كرد و جعلى تلقّى نمود.
چون در مباحث پيشين، از اين امور قطعى و مسلّم ـ كه احتمال معناى دوم، يعنى تحريف قرآن با آنها تعارض دارد ـ سخن به ميان آمد، در اين جا اجمالاً به آنها اشاره مى شود. اين امور، عبارت بودند از :
يك . وعده مؤكَّد الهى در حفظ قرآن، در آيه نه از سوره حجر. چون تحريف به زيادى را به طور قطع، همه فرقه هاى اسلامى مردود مى دانند و بحث در تحريف به نقصان است، هيچ كس، جزئيت اين آيه را نسبت به قرآن، انكار نمى كند. پس اين وعده، قطعا وعده الهى است : «وَ لَن يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ» . ۱
دو . صدور حديث ثقلين از پيامبر صلى الله عليه و آله و ارجاع دادن ايشان مردم را به قرآن كريم، به عنوان ثقل اكبر، در راه رسيدن به كمال و نوشيدن از حوض فلاح و رستگارى و انسانيت . پيامبر صلى الله عليه و آله نمى تواند انسان ها را از زمان بعد از خود تا آخر تاريخ بشر، به طرف يك چيزِ ناقصْ سوق داده باشد و چنانچه گفته شد، حديث ثقلين، يك حديث متواتر و قطعى الصدور است.
سه . صدور احاديثى در زمينه معيار نقد احاديث، مبنى بر عرضه احاديث به قرآن

1.تأويل الآيات، ص ۲۷۵.

صفحه از 156