صيانت قرآن از تحريف در احاديث « الكافي » - صفحه 150

چندان سفيد بشر آمده است كه در اوّلين عرضه اين متن والا و گوهر گران بها كه توسط امير مؤمنان امام على عليه السلام صورت گرفت، بشر براى دريافت آن، از خود قابليتى نشان نداد؛ بلكه آن را پس زد و امام على عليه السلام نيز فرمود كه ديگر هرگز آن را تا اقامه دولتِ يار نخواهيد ديد.
شيخ صدوق رحمه الله نيز در بيانى نسبتا مفصّل، مطلبى شبيه همين را از حديث فهميده و اين حديث را ناظر به تمامى مواردى دانسته كه به صورت وحى بوده، ولى جزء قرآن محسوب نمى شده و چند حديثى را هم به عنوان نمونه آورده كه مزيّت آنها نسبت به ديگر احاديث، نزول آنها از طرف خدا و توسط جبرئيل عليه السلام بوده است. ۱
4 . مطلب آخر اين كه اگر كسى دلالت احاديث مورد بحث را بر معنايى كه مطرح شد نپذيرفت از دو حال خارج نيست: يا قائل به مبهم بودن اين روايات مى شود و علم آن را به اهل خود واگذار مى كند و يا مى گويد كه اين احاديث، دلالت بر تحريف قرآن دارند . در صورت دوم، دست برداشتن از اين چند حديث، با توجّه به تعارض آنها با برخى از مسلّمات در حوزه معارف دين ـ كه قبلاً مطرح شد ـ ، مؤونه چندانى ندارد و هيچ كس بر كتاب شريف الكافى و احاديثى كه در آن آمده، تعصّب نابخردانه ندارد تا اگر با مسلّمات هم تعارض داشته باشد، دست از آن برندارد .
در جلالت كتاب الكافى، همين بس كه اگر اشكالاتى هم در آن ديده مى شود، چنان كوچك ، انگشت شمار و اندك و غالبا قابل پاسخ هستند كه در اين مجموعه عظيم از احاديث گردآمده از آثار صادقين عليهم السلام جلوه اى ندارد و به چشم نمى آيد و تأليفى با اين گستردگى، اگر چنين كم اشكال باشد، در حدّ يك كرامت براى مؤلّف تلقّى مى شود كه بدون توجّه و نظر خاص الهى، امكان ندارد .

1.ر. ك: الاعتقادات، ص ۸۴. در آن جا چنين آمده است: «بل نقول : إنّه قد نزل الوحى الذى ليس بقرآن ، ما لو جمع إلى القرآن لكان مبلغه مقدار سبعة عشر ألف آية . وذلك مثل قول جبرئيل للنّبى صلى الله عليه و آله : «إنّ اللّه تعالى يقول لك: يا محمّد ، دار خلقى». ومثل قوله: «اتق شحناء الناس وعداوتهم» ومثل قوله... .

صفحه از 156