صيانت قرآن از تحريف در احاديث « الكافي » - صفحه 77

بى ارتباط با معناى لغوى تحريف نيست . در اين جا به برخى از مهم ترين آنها اشاره مى كنيم . ۱

1 . تحريف معنوى آيات قرآن كريم

بدين معنا كه تفسير و بيانى غير از آنچه خداوند اراده نموده ، به آيه اى نسبت داده شود ، بدون آن كه در الفاظ و كلمات و تعابير آن ، دست برده شود .
اين معنا ، يكى از وجوه محتمل در تفسير آيه : «مِنَِّالَّذِينَ هَادُواْ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ»۲ است ، چنانچه علامه طباطبايى در تفسير الميزان ، ذيل اين آيه فرموده است. ۳
در واقع ، اين مطلب را نمى توان تحريفْ نام نهاد ؛ بلكه برداشت هاى نادرستى است كه از صدر اسلام تاكنون ، در قالب انديشه هاى انحرافى وجود داشته و دارد . شايد بتوان از مصاديق بارز آن به برداشت نادرست خوارج از آيه كريمه : «إِنِ الْحُكْمُ إِلَا لِلَّهِ»۴ اشاره كرد كه آن را در قالب شعار «لا حكم إلّا للّه » به جامعه آن روز ارائه كردند و اميرمؤمنان على عليه السلام در برابر آن ، با بهترين تعبير فرمود : «كلمة حقّ يراد بها باطل» . ۵
و نيز آن گاه كه ابن عباس را به سوى خوارج فرستاد به وى فرمود :
لا تخاصمهم بالقرآن فإنّ القرآن حمّال ذو وجوه تقول و يقولون... و لكن حاججهم

1.غير از آنچه بيان مى شود ، موارد ديگرى را نيز جزء تحريف اصطلاحى برشمرده اند ، مثل جزء بودن و يا نبودن «بسم اللّه الرحمن الرحيم» براى هر سوره و يا جابه جايى برخى از آيات . براى اطّلاع بيشتر در اين زمينه ر. ك : مقدمه كتاب تفسير التبيان تأليف شيخ طوسى رحمه الله و نيز البيان فى تفسير القرآن تأليف مرحوم سيد ابوالقاسم خويى ، ابتداى بحث «صيانة القرآن من التحريف» و نيز كتاب تحريف ناپذيرى قرآن تأليف مرحوم محمد هادى معرفت، ترجمه آقاى على نصيرى، فصل اوّل ، «تحريف در لغت و اصطلاح».

2.سوره نساء ، آيه ۴۶ .

3.ر. ك: الميزان فى تفسير القرآن ، ج ۴ ، ص ۳۶۴ .

4.سوره انعام ، آيه ۵۷ .

5.نهج البلاغة ، خطبه ۴۰ و حكمت ۱۹۸.

صفحه از 156