صيانت قرآن از تحريف در احاديث « الكافي » - صفحه 82

در صحيح مسلم (معتبرترين كتاب حديثى اهل سنّت بعد از صحيح البخارى) ، به نقل از ابوموسى اشعرى آمده است:
إنّا كنّا نقرأ سورة كنّا نشبهها فى الطول والشدّة ببراءة فانسيتها غير انّى قد حفظت منها لو كان لابن آدم واديان من مال لابتغى واديا ثالثا ولا يملا جوف ابن آدم إلّا التراب وكنّا نقرأ سورة كنّا نشبهها بأحدى المسبحات فانسيتها غير انّى حفظت منها يا أيها الذين آمنوا لم تقولون مالا تفعلون فتكتب شهادة في اعناقكم فتسألون عنها يوم القيامة . ۱
سيوطى نيز در كتاب الدر المنثور مى گويد:
قال عمر لعبد الرحمان بن عوف ألم تجد فيما أنزل علينا أن جاهدوا كما جاهدتم أوّل مرّة فإنّا لا نجدها قال أسقطت فيما أسقط من القرآن . ۲
و در نقل ديگرى چنين آورده است :
عن ابن عمر قال : لا يقولن أحدكم قد أخذت القرآن كلّه ما يدريه ما كلّه قد ذهب منه قرآن كثير ولكن ليقل قد أخذت ما ظهر منه . ۳
گزارش هايى از اين گونه موارد ـ كه تصريح در تحريف به نقصان قرآن دارند ـ ، در منابع حديثى معتبر نزد اهل سنّت ، بسيار است و توجيه آنها به اين كه مراد ، نسخ تلاوت است ، مشكلى را حل نمى كند و همان گونه كه مرحوم آية اللّه خوئى نيز فرموده ، نسخ تلاوت ، همان تحريف است و در واقع ، دو تعبير از يك حقيقت اند. ۴
در اين جا قصد اطاله كلام و ورود در اين بحث جنجال برانگيز را نداريم و چنانچه گفته شد ، فقط خواستيم به عنوان نمونه ، به چند مورد اشاره كرده باشيم.

1.صحيح مسلم ، ج ۳ ، ص ۱۰۰ .

2.الدر المنثور ، ج ۱ ، ص ۱۰۶ .

3.همان جا .

4.براى اطّلاع بيشتر در زمينه قول به نسخ تلاوت ، ر. ك : البيان فى تفسير القرآن ، ص ۲۰۱ ـ ۲۰۷ . وى در قسمتى از اين بحث مى فرمايد: «وغيرخفى أنّ القول بنسخ التلاوة هو بعينه القول بالتحريف والإسقاط».

صفحه از 156