قرآن كريم در آيينه روايات اصول « الكافي » - صفحه 306

شيخ كلينى و تحريف

انتساب قول به تحريف قرآن به شيخ كلينى، از نادرست ترين تهمت هاى وارده به اوست. اين خطا را مرحوم فيض كاشانى، زمانى مرتكب شد كه درباره اش گفت: «ظاهرا ثقة الإسلام، محمّد بن يعقوب كلينى (طاب ثراه) معتقد به تحريف و نقص در قرآن بود» ۱
كه به نتيجه بدترى انجاميد و آن «تكفير» اوست؛ به طورى كه شيخ محمّد ابو زهرة، با استناد به اين نسبت، اقدام به تكفير او نموده، مى گويد: «شگفت، آن كه كسى اين ادعاها را دارد، كلينى است كه حجّت آنها (شيعيان) در روايت است و بدين ترتيب، چگونه مى توان روايات چنين آدم گم راه يا در واقع ، بر كفر آشكارى را پذيرفت؟». ۲
حقيقتْ آن است كه مرحوم كلينى، هرگز چنين اظهاراتى نداشته است و آوردن برخى روايات، مثل: «جز امامان، كسى همه قرآن را گرد نياورد»، ۳ به معناى ايمان به تحريف نيست. روايات او حكايت از اختلاف در نحوه ترتيب نزول آيات، گردآورى و علم و تفسير قرآن است كه با تحريف، بسى فاصله دارد.
و نيز باب: «النوادر فى فضل القرآن» ۴ و روايات آن، كه گاهى از حفظ حروف و ضايع گشتن معانى، سخن به ميان آورده و گاهى ديگر، بر اين نكته انگشت گذارده كه علم آنان (امامان عليهم السلام ) در تفسير و علوم قرآنى، بيش از ديگران است.
همه اينها نيز به معناى قائل شدن به تحريف نيست. او جمع كننده روايات و دايرة المعارف نويس رواياتى است و رواياتى را كه به استناد آنها اطمينان دارد، نقل مى كند و اين، به معناى ايمان داشتن به همه محتواى آنها نيست، بويژه آن كه چنين رواياتى را در باب «النوادر» آورده كه آن را مشمول فرموده امام على عليه السلام مى سازد كه فرمود: «نادر

1.. تفسير الصافى ، ج ۱، ص ۴۷.

2.. الإمام زيد، ص ۳۵۱.

3.. الكافى ، ج ۱، ص ۲۲۸.

4.. همان، ج ۲، ص ۶۲۷.

صفحه از 308