بَداء در « الكافي » - صفحه 288

از نشانه هاى حدوث است، در حالى كه خداوند متعال، قديم و كامل است. ۱
فخر رازى مى گويد:
قالت الرافضة: البداء جائز على اللّه تعالى، وهو أن يعتقد شيئا ثمّ يظهر له أنّ الأمر بخلاف ما اعتقده. وتمسّكوا فيه بقوله: «يَمْحُواْ اللَّهُ مَا يَشَآءُ وَ يُثْبِتُ» . ۲ واعلم أنّ هذا باطل، لأنّ علم اللّه من لوازم ذاته المخصوصة، وما كان كذلك كان دخول التغيّر و التبدل فيه محالاً؛ ۳
رافضى ها مى گويند: بداء، بر خداوند جايز است و آن، عبارت است از اين كه چيزى را معتقد شوند و آن گاه براى او، ظاهر شود چيزى كه بر خلاف آن است. و در اثبات بداء به آيه «يَمْحُواْ اللَّهُ مَا يَشَآءُ وَ يُثْبِتُ» متمسّك مى شوند. پس بدان كه اين قول [شيعه]، باطل است؛ چون علم خدا از لوازمات ذات اوست و تبديل و تغيير در آن علم، باطل است.

نقد و بررسى

چنانچه پيش تر ذكر شد، اولاً، بداء، به هيچ وجه، با علم الهى تنافى ندارد و از نظر هيچ يك از عالمان شيعه، چنين پندارى در مورد بداء وجود ندارد؛ بلكه در روايات اهل بيت عليهم السلام بر اين نكته، تأكيد فراوان شده است كه بداء در مورد خداوند سبحان، مستند به علم است و از جهل خدا نيست. ثانيا، بداء، يك اصل اعتقادى مسلّم در تمام اديان الهى است و در دين پيامبر خاتم، قرآن، بيانگر آن است و در روايات فريقين هم به وفور يافت مى شود. ۴ همان طور كه گفته شد، نفى بداء، مساوى است با اعتقاد به بسته

1.ر.ك: الخياط المعتزلى، ص ۱۳۰؛ مع اثنى عشرية فى الاُصول و الفروع، ص ۳۰۳؛ صب العذاب على من سب الأصحاب، ص ۳۴۹؛ مسئلة التقريب بين أهل السنّة والشيعة، ج ۱، ص ۳۴۴؛ اُصول مذهب شيعه، ج ۲، ص ۱۳۹؛ إعجاز القرآن الكريم، ج ۱، ص ۴۴۳.

2.سوره رعد، آيه ۳۹.

3.تفسير كبير، ج ۱۹، ص ۵۳.

4.درباره روايات عامه در بداء، ر.ك: صحيح البخارى، ج ۳، ص ۱۲۷۶ ؛ كتاب انبياء، باب ۵۱، ح ۳۲۷۷؛ مسند أحمد ، ج ۴، ص ۴۰۷؛ سنن النسائى، ج ۳، ص ۱۴۱، ح ۱۶؛ التاج الجامع للاُصول، ج ۵، ص ۱۰۱ و ج ۴، ص ۱۰۰؛ درّ المنثور، ج ۴، ص ۶۶۱؛ تفسير بحر المحيط، ج ۵، ص ۳۸۷ .

صفحه از 296