بَداء در « الكافي » - صفحه 289

بودن دست خدا و ضرورت صدور فعل از خدا و نفى حرّيت، اختيار، قدرت و سلطنت از او.
در كتب فريقين، روايات فراوانى در باب دعا و شرايط استجابت آن، ذكر شده است. از اين روايات، روشن است كه تغيير در تقديرات و قضاى الهى، به معناى بداء در فعل الهى است و هيچ منافاتى با علم احاطى الهى ندارد و كسى كه تغيير در تقدير را جهل مى داند، ناخواسته، قدرت و سلطنت الهى را نفى مى كند.

2 . شبهه بداء و مشيّت ازلى

نزد حكما، معروف است كه مشيّت و اراده خدا، عين ذات اوست. بعضى از متكلّمان، اراده را علم به اصلح، معنا كرده اند. ۱ جواب از اين اشكال هم روشن است؛ زيرا در آيات قرآنى و روايات، اثرى از نظام واحد احسن ديده نمى شود و اعتقاد به چنين نظامى، با ويژگى هايى كه براى آن ثابت شده است، نه تنها با قدرت و آزادى خداوند سبحان در تنافى است، بلكه با نظام مخلوق كه موجودات آن، صاحب اختيارند، هم منافات دارد.
همان طور كه پيش از اين بيان شد، با اين كه نظام هايى كه مورد مشيّت، اراده، تقدير و حتّى قضا و حكم الهى قرار مى گيرند، قابل تغيير و محو و اثبات اند، امّا نمى توان قائل به نظامى شد كه جز آن، نظام ديگرى نتواند منصّه ظهور بيايد. پس اين شبهه، در حقيقت، به نظام واحدى بازگشت مى كند كه خالق آن، همه مهره ها را منظّم و با دقّت تمام، در سر جاى خود چيده است، به گونه اى كه اگر يكى از آن مهره ها جاى خود را تغيير دهد، نظام به طور كلى از هم مى پاشد و حال آن كه نظام موجود مشهود، چنين

1.ر.ك: شرح منظومة، سبزوارى، ص ۱۷۷ و ۱۸۴؛ الوافى، ج ۱، ص ۴۵۸؛ گوهر مراد، ص ۱۸۳؛ مبدأ و معاد، ص ۱۳۵.

صفحه از 296