3 . ناسازگارى با واقعيت هاى تاريخى
مواردى از روايات باب ، به تفسير آياتى مربوط اند كه روى سخن آنها با گذشتگان بوده و در اصل ، واقعيت هاى تاريخى را حكايت مى كنند ، مثل داستان آدم در بهشت يا هلاك شدن قوم لوط و يا داستان بنى اسراييل . در آيه 38 سوره بقره ، از عهد خداوند با بنى اسراييل و ضرورت پاسداشت آن ، سخن به ميان آمده است ؛ امّا در حديث ، با موضوع ولايت على عليه السلام پيوند خورده است . ۱ و نيز در تفسير آيه «فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَـلَمُواْ قَوْلًا غَيْرَ الَّذِى قِيلَ لَهُمْ فَأَنزَلْنَا عَلَى الَّذِينَ ظَـلَمُواْ رِجْزًا مِّنَ السَّمَآءِ» ، ۲ ظلم را به ستم در حق آل محمّد صلى الله عليه و آله ، عنوان فرموده و افزوده است : «ظلموا آل محمّد ...» . ۳
4 . فرو كاستن از شأن و منزلت عترت ، در قالب ستايش
اين مشكل نيز در پاره اى از موارد ، احساس مى گردد كه افزون بر عدم صدق لغوى يك واژه بر امام ، ممكن است تعبيرى به ظاهر اهانت آميز هم تلقّى گردد . به عنوان نمونه ، درباره آيه «فَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا وَ هِىَ ظَالِمَةٌ فَهِىَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَ بِئْرٍ مُّعَطَّـلَةٍ وَ قَصْرٍ مَّشِيدٍ» ، ۴ چنين آمده است :
البئر المعطلة الإمام الصامت والقصر المشيد الإمام الناطق . ۵
چگونه ممكن است چاه آب برجاى مانده از ستمگران اقوام پيشين ـ كه تباه شده اند ـ و يا ساختمان هاى بلند و برافراشته يا گچ كارى شده و آراسته اى كه مبتلايان به عذاب الهى ، از خود به جاى گذاشته اند ، ۶ با ساحت مقدّس امام ، مطابقت يابد؟
1.ر.ك : همان ، ج ۱ ، ص ۴۳۱ ، ح ۸۹ .
2.سوره بقره ، آيه ۵۹ .
3.الكافى ، ج ۱ ، ص ۴۲۳ ، ح ۵۸ .
4.ر . ك : الكافى ، ج ۲ ، ص ۳۵۴ ؛ بحار الأنوار ، ج ۷۵ ، ص ۲۱۸ ؛ كنزالعمّال ، ج ۳ ، ص ۴۵۷ .
5.سوره حج ، آيه ۴۵ .
6.الكافى، ج ۱ ، ص ۴۲۷ ، ح ۷۵ .