در زبان حديث ، بر مخالفت با ولايت تطبيق شده اند . ۱ بدين گونه ، آن ضلالٌ مبينى كه كذّابان بدان دچار گرديده اند ، بر اعراض از پذيرش ولايت اميرمؤمنان ، ۲ تطبيق اصطلاح اِفك در آيه «يُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ» ، ۳
بر پشت كردن به اصل ولايت (يعنى موضوعى كه كافران در آن به اختلاف گراييدند) ۴ و موارد ديگرى از اين دست ـ كه بسيارى از آنها در حديث 90 و 91 به چشم مى خورند ـ ، در موضوع ولايت، مصداقى شاخص و برجسته اند .
دوم . پيوستگى تعدادى از آيات ، با موضوع ولايت از طريق جَرْى
روشن است كه قرآن مجيد ، كتاب هدايت همه نسل ها و عصرهاست . از اين رو ، گذشته و آينده نمى شناسد و مورد نزول و ويژگى هاى آن هم مختصّ عموم و شمول آيات نمى گردند و اگر هم جز اين بود ، به فرموده امام باقر عليه السلام : موجب زوال و فناى عمر آيات قرآن مى گرديد .
پس اگر از ويژگى هايى سخن مى گويد كه با مورد آيه ، شريك است ، با حذف ويژگى هاى عصر نزول آن آيه ، ويژگى هاى مزبور در هر زمان و هر كجا كه باشند ، سرايت خواهند نمود و قرآن ، چونان شمس و قمر ، پيوسته جارى و سارى است . ۵
با عنايت به حقيقت ياد شده ، چه مانعى پيش روى ما قرار دارد و چرا نبايد پذيرفت كه آيه «أَفَكُلَّمَا جَآءَكُمْ رَسُول بِمَا لَا تَهْوَى أَنفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ» ، ۶ با اين كه شرح و توصيف حال يهوديان است ، بر مقام پرستان امت اسلام هم ، چونان هواپرستان
1.ر.ك : همان ، ح ۱۷ .
2.ر.ك : همان ، ح ۴۵ .
3.سوره ذاريات ، آيه ۹ .
4.ر.ك : الكافى ، ص ۴۲۹ ، ح ۸۳ .
5.قرآن در اسلام ، ص ۴۲ .
6.سوره بقره ، آيه ۸۷ .