كليني و تفسير روايي آيات ولايت - صفحه 399

بنى اسراييل ، صدق كند؟ به راستى ، اگر ويژگى هاى زمانى و قومى يهوديان و احكام و الزماتى كه از آن سرباز مى زده اند ، القا شوند ، اين آيه نمى تواند جريان هاى مستكبر ضد ولايت اهل بيت عليهم السلام را توصيف كند؟
بدين ترتيب ، فرايند فهم آن دسته از احاديث باب هم كه ميان حوادث و جريان هاى مربوط به امّت هاى پيشين ، با عملكرد امّت اسلام در مواجهه با امر ولايت ، پل زده اند ، با نقش آفرينى عنصر «جرى» تكميل خواهد شد . آيا براى بيان رخدادهاى تاريخى در قرآن كريم ، كاركردى بهتر از اين متصوّر است؟

سوم . توجّه به تفسير باطنى آيه ، با معناى تأويلى آن

در اين باره ، سؤال هايى به ذهن خطور مى كنند كه : مقصود از تأويل چيست؟ بطن آيه كدام است؟ تفسير و تأويل و ظاهر و باطن در كجا از يكديگر فاصله مى گيرند؟ كه سخنْ بسيار است ؛ ۱ امّا در اين جا مراد از تأويل ، «معناى خلاف ظاهر» است ، البته نه معنايى كه بر مراد ظاهرى آيه تنه مى زند و عرصه را بر آن تنگ مى سازد ؛ بلكه معنايى كه مى تواند در طول آن قرار گيرد ، خواه با تدبّر و تعمّق كافى از سوى قرآن پژوهان ، قابل كشف باشد ، چنان كه علّامه طباطبايى ، معناى باطنى را بدين گونه توصيف نموده است ، ۲ يا عبارت ، از روح و سرّ قرآن باشد كه تنها صاحبان خرد نابْ به آن دست مى يابند و نيازمند علم «لَدُنى» است . ۳
هر چه باشد ، با اذعان به اين كه قرآن ، حاوى معانى باطنى نيز هست ، مى توان برخى از گزاره هاى حديثى باب ولايت را بر اين معانى حمل نمود .
به عنوان نمونه ، اگر وجوه لفظى و كتبى قرآن ، مصداق «ذكر» است ، وجوه عينى

1.ر.ك : الإتقان ، ج ۴ ، ص ۱۹۳ ؛ قرآن در قرآن ، ص ۴۰۱ ؛ التمهيد ، ج ۲ ، ص ۲۸ به بعد .

2.قرآن در اسلام ، ص ۴۲ .

3.ر.ك : مفاتيح الغيب ، به تصحيح : محمد خواجوى ، ص ۴۱ ؛ قرآن در قرآن ، ص ۳۵۷ ـ ۳۵۸ و ۴۰۱ .

صفحه از 408