كليني و تفسير روايي آيات ولايت - صفحه 404

هكذا واللّه نزلت على محمّد . ۱
علّامه مجلسى ، در شرح حديث فوق مى گويد :
هكذا واللّه نزلت ظاهر بل صريح فى التنزيل وتأويله بالتأويل بأن يكون المعنى قال جبرئيل عند نزوله إنّ معناه هذا ، فى غاية البعد . ۲
امّا اين محدّث نامور ، بيش از اين در اين باره چيزى نمى افزايد .
توجيه روايات و حمل واژه نزول بر اين معنا كه آيه ، اين مقصد و معنا را به رسول خدا افاده نموده و آن حضرت نيز دقيقا همين معنا را دريافته است و به ديگر سخن ، اسلام ناب و تفسير واقع گرايانه وحى همين است ، توجيهى معقول و خردپسندانه است .
امّا نكته اى كه دگرباره مشكل ساز مى شود ، تقابل ميان تنزيل و تأويل است . معلوم مى شود كه هر جا پاى تأويل به ميان مى آيد ، تنزيل ، در آن مورد ، ناموجّه است (مانند حديث 91) ؛ ولى اگر در اين موارد ، مقصود از تنزيل ، تفسير ظاهرى و مراد از تأويل ، همان معناى باطنى و لايه هاى عميق تر آيه باشد ، اين مشكل هم برطرف مى گردد .

ششم . وجود رويكردهايى غير از معناشناسى و تطبيق

قرآن كريم ـ كه زيباترين گل واژه ها و گوياترين كلام ها را عرضه فرموده است ـ براى پيشوايان شيعه ـ كه خود قرآن مجسّم و ناطق بوده اند ـ ، بيش از ديگران ، محلّ استناد و منبع استشهاد است و گفتگوى اهل بيت عليهم السلام درباره قرآن نبايد همواره از نوع تفسير ، تبيين ، تأويل و تطبيق ، تلقى گردد ؛ بلكه گاهى آن اميران كلام ، از متن پيام خداوند به عنوان تشبيه و تمثيل و تنظير هم ، بهره مى گرفته اند . در همين راستا مى توان گفت كه آنچه در ذيل آيه «فَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا وَ هِىَ ظَالِمَةٌ فَهِىَ خَاوِيَةٌ عَلَى

1.سوره طه ، آيه ۱۱۵ .

2.الكافى ، ج ۱ ، ص ۴۱۶ .

صفحه از 408