معرفت خدا در روايات « الكافي » - صفحه 127

عَزَّ ـ وَ مَعْرِفَةِ رَسُولِهِ صلى الله عليه و آله وسلم ، أَفْضَلَ مِنْ بُغْضِ الدُّنْيَا ؛ 1 كدامين عمل نزد خداى ـ عزّوجلّ ـ افضل است؟ فرمود: «هيچ عملى بعد از معرفت خداوند سبحان و معرفت رسولش صلى الله عليه و آله وسلم ، بهتر از بغض دنيا نيست» .
حديث سوم . امام باقر عليه السلام مى فرمايد:
ذِرْوَةُ الْأَمْرِ وَ سَنَامُهُ وَ مِفْتَاحُهُ وَ بَابُ الْأَشْيَاءِ وَ رِضَا الرَّحْمَنِ ـ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ـ ، الطَّاعَةُ لِلْاءِمَامِ بَعْدَ مَعْرِفَتِه ؛ 2 بلنداى امر و قلّه و كليد آن و باب اشيا و خشنودى خداى رحمان، اطاعت از امام ، بعد از معرفت اوست.
اين حديث ، در صورتى محل شاهد ما خواهد بود كه مرجع ضمير در «بعد معرفته» ، خداوند سبحان باشد ، همان طور كه مرحوم ملاصالح مازندرانى به آن تصريح كرده است. 3
حديث چهارم . امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
وَجَدْتُ عِلْمَ النَّاسِ كُلَّهُ فِى أَرْبَعٍ ، أَوَّلُهَا أَنْ تَعْرِفَ رَبَّكَ وَ الثَّانِى أَنْ تَعْرِفَ مَا صَنَعَ بِكَ وَ الثَّالِثُ أَنْ تَعْرِفَ مَا أَرَادَ مِنْكَ وَ الرَّابِعُ أَنْ تَعْرِفَ مَا يُخْرِجُكَ مِنْ دِينِكَ ؛ 4 علم مردم را در چهار چيز يافتم: اوّل آنها اين است كه پروردگارت را بشناسى. دوم آن كه بدانى پروردگارت با تو چه كرده است. سوم آن كه بدانى از تو چه مى خواهد. چهارم آن كه بدانى چه چيزى تو را از دينت بيرون مى كند.
مضمون اين چهار حديث ، ظاهراً با احاديث قبلى ، منافات دارد ؛ زيرا در احاديث پيشين ، سخن از اين بود كه معرفت خدا ، فعل اوست و بندگان در تحصيل معرفت ، وظيفه اى ندارند ؛ امّا اين احاديث ، دلالت دارد كه معرفت ، فعل بندگان است و بر

1.. همان ، ج ۲ ، ص ۱۳۰ و ۳۱۷ .

2.. همان ، ج ۱ ، ص ۱۸۵ .

3.. ر.ك : شرح اُصول الكافى ، ج ۵ ، ص ۱۸۱.

4.. الكافى ، ج ۱ ، ص ۵۰ ؛ معانى الأخبار ، ص ۳۹۴ ؛ الخصال ، ج ۱ ، ص ۲۳۹ ؛ المحاسن ، ج ۱ ، ص ۳۶۵ .

صفحه از 156