معرفت خدا در روايات « الكافي » - صفحه 135

يگانگى خداوند سبحان و نفى شريك از او تفسير شده است. ۱
ج . آيه «أفى اللّه شك» :
«قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِى اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَـوَ تِ وَ الْأَرْضِ» ؛ ۲رسولانش مى گفتند: آيا درباره خداوند كه پديدآورنده آسمان ها و زمين است ، شك وجود دارد؟
اين آيه ، هر گونه شك و ترديد را درباره خداوند سبحان نفى مى كند. روشن است كه اين مضمون ، در صورتى صحيح خواهد بود كه معرفت خداى تعالى ، در فطرتِ خلق ، وجود داشته باشد.
د . آيات «بأساء و ضرّاء» :
در آياتى از قرآن كريم ، به صراحتْ بيان شده است كه انسان ها به هنگام گرفتارى و قرار گرفتن در سختى ها ، خداى خويش را مى خوانند و به سوى او پناه مى برند و از او تقاضاى يارى مى كنند . اين ، امرى عمومى تلقى شده و هيچ انسانى از اين امر ، مستثنا نشده است ، ۳ كه خودِ اين امر ، شاهد روشنى بر فطرى بودن معرفت خداست.
ه . آيات «لئن سئلتهم مَن خلق السموات و الأرض ...» :
در آياتى ، خداوند سبحان تصريح مى كند كه اگر از آنان كه شرك و كفر مى ورزند و بت پرستى مى كنند ؛ سؤال كنند كه آسمان ها و زمين را چه كسى آفريده و خورشيد و ماه را چه كسى مسخّر نموده ، همه خواهند گفت : خدا. اگر از زنده كننده زمين بعد از مردن هم سؤال شود، باز همه خواهند گفت : خدا. اين تعبير و بيان ، به روشنى دلالت دارد كه براى معرفت خداوند سبحان ، نيازى به استفاده از صغرا و كبرا و استدلال منطقى نيست ؛ بلكه همه انسان ها با يك تذكّر ، متوجّه خداوند سبحان مى شوند. اين

1.. ر.ك : الكافى ، ج ۲ ، ص ۱۵ .

2.. سوره ابراهيم ، آيه ۱۰.

3.. ر.ك : سوره نمل ، آيه ۶۲ ؛ سوره انعام ، آيه ۴۰ و ۴۱ ؛ سوره عنكبوت ، آيه ۶۵ ؛ اسراء ، آيه ۶۷.

صفحه از 156