عقل و دين و سازگاري آن دو در اصول « الكافي » - صفحه 66

نگارنده ، پس از طرح ديدگاه هاى مختلف دانشمندان ، با رويكرد اثبات گرايانه ، به اين پرسش پاسخ مى دهد و براى اثبات ادّعاى خود ، با توجّه به روايات الكافى ، ده دليل مى آورد .
كليدواژه ها : عقل ، دين ، الكافى ، كتاب العقل والجهل .

مقدّمه

آنچه مرا واداشت تا اين موضوع را برگزينم ، وجود ديدگاه هاى مختلف در موضوع سازگارى دين و عقل در بين صاحبان انديشه و بالطبع جامعه است . اين مسئله ، سال هاست كه ذهن نگارنده را نيز همانند ديگران به خود مشغول ساخته است كه : آيا بين دين و عقل ، سازگارى وجود دارد يا نه؟ اين تعارض ها و تضادها به گونه اى شكل يافته اند كه به هر دوى آنها ضربه وارد نموده است. افرادى ، با گمان ها و برداشت هاى مختلف ، از نسبت بين عقل و دين ، و عقل و ايمان ، سخن مى رانند ، در حالى كه ارجاعى به منابع دينى و عقلى نداده اند . با توجّه به اين رويكرد، شايسته دانستم كه در حدّ توانم ، با توجّه به روايات اصول الكافى ، به اين موضوع بپردازم.
براى تبيين و توضيح اين مقوله ، ابتدا ضرورى است كه مرورى به ديدگاه هاى مختلف در باره عقل و دين و سازگارى آن دو داشته باشيم.

چيستىِ عقل

نخست، چيستى عقل به لحاظ لغوى و اصطلاحى و با نظرگاه دانشوران بررسى مى شود.

الف . عقل در لغت

لغت شناسان براى واژه عقل ، معانى گوناگونى ذكر كرده اند. برخى آن را نقيض جهل، و جهل را نقيض علم دانسته اند؛ كه در نتيجه ، عقل را علم معنا كرده اند. ۱

1.كتاب العين، ص ۱۵۸ و ۵۶۵ .

صفحه از 104