عقل و دين و سازگاري آن دو در اصول « الكافي » - صفحه 71

است . چنانچه در روايت سوم، عقل وسيله پرستش خدا و به دست آوردن بهشت معرفى شده و در حديث چهارم ، 75 خاصيت و اثر آن به نام لشكر عقل توضيح داده شده است . ۱
بنا بر اين مى توان از عقل ، همان تعريفى كه علّامه طباطبايى داشته، پذيرفت : «فطرى بودن عقل و نيرويى كه خير و شرّ را درك و از يكديگر جدا مى سازد» .

تقسيمات عقل

از عمده مسائلى كه فارابى به بحث در باره آن پرداخته، عقل است. ارسطو ، نخستين كسى است كه به اين موضوع توجّه داشته ، ولى گفته اند آنچه آورده، پيچيده و مشوّش است. همه شارحان فلسفه ارسطو، در اين مبحث وارد شده اند ، چنان كه كِندى نيز بدان پرداخته است ؛ ولى تنها فارابى توانست مكتبى روشن و دستگاهى صحيح و منسجم بنا نهد كه در فلسفه غرب و اسلام ، تأثيرى به سزا داشته است. دكتر ابراهيم مدكور، نظريه فارابى را در عقل بدين سان خلاصه نموده است : ۲

M733_T2_File_5119431

1.اُصول الكافى ، جواد مصطفوى، ج ۱ ، ص ۱۱ .

2.ر . ك : تاريخ فلسفه در جهان اسلامى، ج ۲ ، ص ۴۲۵ ـ ۴۲۹ .

صفحه از 104