عقل و دين و سازگاري آن دو در اصول « الكافي » - صفحه 84

4 . جريانى كه هيمنه عقل بشرى را در برابر برداشت ظاهرى از دين و شريعت ، در هم مى شكند و عقل را اگرنه دام شيطان ، دست كم چيزى در حدّ شيطنت ذهنِ بازيگرِ آدمى ، به حساب مى آورد ؛ ذهنى كه اگر خود با ظاهر شريعتْ مهار نشود ، نه راهنماى مطمئن به سوى حقيقت كه رهزنِ سلامت آيين و سعادت جاويد آدمى خواهد بود. ۱
در همين زمان كه نزاع هاى فكرى در بين جريان هاى كلامى و فلسفى ، بويژه اشاعره و معتزله پديد آمد ، جنبش هاى ديگرى پيش آمدند كه جهت هاى افراط و تفريطى را دنبال مى كردند. در اين بين ، متكلّمان شيعى ، گرفتار افراط و تفريط جريان هاى موجود نشدند ؛ بلكه شيوه بهتر و معقول ترى را پيشه خود ساختند و از عقل ، غافل نماندند و با توجّه به احاديث اهل بيت عليهم السلام ، به مشكل تعارض عقل و وحى مواجه نشدند، تا به ترجيح عقل بر وحى يا وحى بر عقل فتوا دهند. به همين دليل ، شاهد كتاب هايى هستيم كه با صبغه عقلى و استدلالى ، چاپ و منتشر گرديد. ۲

ج . ديدگاه ايرانيان باستان

نويسنده كتاب حكيم رازى ، با توجّه به متون تاريخى و فلسفى ، به تاريخچه عقل و دين در ايران باستان پرداخته كه شايسته بيان آن است . وى پس از ريشه يابى كلمه دين ، با طرح اين مسئله كه فلاسفه اخوان الصفايى ، همچون مكتبستان ايران باستان (مزدايى ـ زرتشتى) ، در اتّحاد مجدّد و آشتى آن دو كوشيده اند ، به اين موضوع مى پردازد كه ايران زمين ، به عنوان «كشور دين ها» شناخته آمده، چنان كه بوندهشن ايرانى ، ضمن بيان هفت كشور و شرح «خوينرس» (ايرانشهر) گويد كه بِهْ دينى هم در اين جا پديد آمد و هم از اين جا آن را به ديگر كشورها ببرند.

1.آيين و انديشه در دام خودكامگى ، ص ۷۰ ـ ۸۹ ، ۹۲ ـ ۹۵ و ۹۸ ـ ۱۰۰ .

2.تاريخ فلسفه در اسلام ، ج ۱ ص ۳۱۵ ؛ تاريخ فلسفه در جهان اسلامى ، ج ۱ ، ص ۱۱۶ و ۱۱۷ ؛ تاريخ علوم عقلى در تمدن اسلامى تا اواسط قرن پنجم، ج ۱ ، ص ۲۹ ـ ۳۵ .

صفحه از 104