لشكريان عقل و جهل مورد بحث در اين روايت است ، نه خود آن دو . ۱
چنان كه گفته شد ، در اين روايت ، شمارش اعوان و انصار يا لشكريان عقل ، به 75 مورد رسيده است و چون جهل ، در مقابل عقل است ، لشكريان جهل نيز در مقابل لشكريان عقل ، به همان تعداد مطرح شده اند . در اين روايت ، برخى از فضايل و رذايل نفسانى ، به عنوان لشكريان عقل و جهل ، آمده اند كه نيازمند به توضيح است .
اجناس فضايل از نظر حكما ، عبارت اند از : حكمت ، شجاعت ، عفّت و عدالت . نفس انسان ، داراى سه قوّه ناطقه و غضبيه و شهويه است . قوّه ناطقه انسان يا نفس ملكى ، مبدأ فكر در معقولات و نظر در حقايق اشياست ، قوّه غضبى يا نفس سبعى ، مبدأ قهر و غضب و برترى بر غير است و قوّه شهوى يا نفس بهيمى و حيوانى ، مبدأ شهوت و طلب غذا و زناشويى است .
آن گاه كه قوّه ناطقه انسان ، به حدّ اعتدال برسد ، فضيلت علم و حكمتْ حاصل مى شود و اعتدال قوّه غضبى و اطاعت آن از قوّه عاقله ، موجب پيدايش حلم و شجاعت مى شود و با اعتدال و انقياد قوّه شهوى نسبت به قوّه عاقله ، فضيلت عفّت و سخاوت ، به دست مى آيد . از تركيب اين فضايل سه گانه ، فضيلت «عدالت» تحقّق مى يابد و انواع بى شمارى از فضايل ، در سايه هر يك از اين چهار فضيلت قرار دارند .
اجناس رذايل هم چهار مورد است : جهل ، جبن ، شره و ستم كه با فضايل چهارگانه ياد شده ، در تضادند و از هر كدام ، رذايل فراوان ديگرى نيز منشعب مى شود . ۲
1.شرح اُصول الكافى ، ص ۲۲۶ .
2.همان ، ص ۲۱۲ ـ ۲۱۴ ؛ تهذيب الأخلاق وتطهير الأعراق ، ص ۳۷ ـ ۴۹ .