پايه شخصيت انسان ، عقل است
ستون و پايه شخصيت انسان و انسانيت او را عقل تشكيل مى دهد . حقيقت انسان ، عبارت است از عقل او كه منشأ معارف و كمالات و مبدأ علوم و ملكات و كامل كننده انسان است . شخص جاهل كه اين معارف و ملكات را ندارد و داراى اضداد اين كمالات (يعنى شرور و آفات) است در واقع ، انسان نيست . چنان كه امام على عليه السلام فرمود : پايه شخصيت انسان ، عقل است و هوش و فهم و حافظه و دانش ، از عقل سرچشمه مى گيرند . عقل ، انسان را كامل مى كند و رهنما و بينا كننده و كليد كار اوست . آن گاه كه عقلش به نور الهى مؤيّد باشد ، عالم و حافظ و متذكّر و با هوش و فهميده است . از اين رو بايد بداند چگونه آمده و به كجا مى رود و خيرخواه و بدخواه خود را بشناسد و چون آن را شناخت ، روش زندگى و پيوست و جدا شده خويش را نيز بشناسد . در اعتراف به يگانگى خدا و فرمانبرى از او ، خلوص نيّت پيدا كند و چون چنين كند ، از دست رفته را جبران كرده و بر آينده ، مسلّط شده است و بايد بداند كه در چه وضعى است و براى چه در اين جاست و از كجا آمده و به كجا مى رود . اينها همه از تأييد عقل است . ۱
عقل ، رهنماى مؤمن است
مؤمن ، با راهنمايى نور عقل ، از مرتبه هيولانى ، به استكمال قوّه نظرى و عملى ، و از مهد غفلت ناسوتى ، به استماع نداى حق و طى مراحل عرفان و رستگارى مى رسد . چنان كه امام صادق عليه السلام فرمود : عقل ، راهنماى مؤمن است . ۲
كسى كه نينديشد و يا از حكم عقل خود پيروى نكند و عقلش بر خواهش هاى
1.الكافى ، ج ۱ ، ص ۲۵ ، ح ۲۳ ؛ اُصول الكافى ، ج ۱ ، ص ۲۹ ؛ شرح اُصول الكافى ، ص ۳۰۵ ؛ فرهنگ علوم فلسفى و كلامى ، ج ۲ ، ص ۱۴۰ .
2.الكافى ، ج ۱ ، ص ۲۵ ، ح ۲۴ ؛ اُصول الكافى ، ج ۱ ، ص ۳۰ ؛ شرح اُصول الكافى ، ص ۳۱۰ ؛ فرهنگ علوم فلسفى و كلامى ، ج ۲ ، ص ۱۴۵ و ۱۵۶ .