نمى شود ، خوار مى شود و هر كس كه خوار مى شود ، سرزنش مى گردد و هر كس كه چنين باشد ، سزاوار است كه پشيمان گردد . ۱
عقل ، حجّت باطنى است
حجّت خدا بر مردم ، دو گونه است : يكى «حجّت ظاهرى» ، كه همان انبيا و امامان عليهم السلام هستند . آنان مردم را به راه نجات و رستگارى فرا مى خوانند و از بدى ها و تاريكى ها به سوى فضايل و كمالات و سعادت مى كشانند . ديگرى «حجّت باطنى» كه همان عقل است . عقل ، حقّ و باطل و صواب و خطا و سعادت و شقاوت و حسن و قُبح و خير و شر را از هم تميز مى دهد و انسان را به خيرات و پيروى از راهنمايى انبيا ، فرا مى خوانَد . ۲ عقل ، با اين كه حجّت باطنى است ، ضامن حجّيت حجّت ظاهرى نيز هست ؛ چرا كه عقل ، ابتدا خدا و نبوّت را اثبات مى كند و سپس ، ضرورت پيروى از خدا و رسولش را نشان مى دهد . ۳
از طرف ديگر ، عقل ، در برخى مسائل اعتقادى و تمامى مسائل عملى و فقهى ، نيازمند «وحى» است ؛ هر چند وحى هم در مقام اثبات و فهم ، نيازمند عقل است . انسان ، بسيارى از چيزهايى را كه براى او حياتى و ضرورى اند ، نمى فهمد و جز وحى ، به آن راهى ندارد . لذا حكمت خداوند ، اقتضا مى كند كه نقص معرفت انسان را در زمينه شناخت راه و رسم زندگى سعادت آور ، با ارسال رُسل و انزال كتب ، تكميل نمايد .
در امورى كه عقل انسان از ادراك آنها عاجز است ، بايد به شرع رجوع كرد ؛ زيرا خداوند ، از طريق وحى ، حلّ آنها را به آدمى ارزانى مى دارد . ۴
۱.الكافى ، ج ۱ ، ص ۲۶ ـ ۲۷ ، ح ۲۹ ؛ اُصول الكافى ، ج ۱ ، ص ۳۱ .
۲.شرح اُصول الكافى ، ص ۱۵۱ ؛ الكافى ، ج ۱ ، ص ۱۶ ، ح ۱۲ ؛ اُصول الكافى ، ج ۱ ، ص ۱۹ ؛ تحف العقول عن آل الرسول صلى الله عليه و آله ، ص ۴۰۷ .
۳.الكافى ، ج ۱ ، ص ۲۵ ، ح ۲۲ ؛ اُصول الكافى ، ج ۱ ، ص ۲۹ .
۴.كلام جديد در گذر انديشه ها ، ص ۷۵۸ ؛ تاريخ فلسفه در جهان اسلامى ، ص ۶۶۴ ـ ۶۶۵ .