عقل و جهل در « الكافي » - صفحه 56

مراد از عقل در اين روايت ، قوّه نفسانى و حالت نورانى اى است كه آدمى از طريق آن ، حقايق اشيا را درك مى كند و ميان خير و شر ، و حقّ و باطل ، تميز مى دهد . ۱
دين ، لازمه عقل است ؛ چون عاقل ، احوال مبدأ و معاد و خير دنيا و آخرت را مى شناسد ، لذا با اين آگاهى ، مانع خروج انسان از راه مستقيم و دين مى شود . عاقل ، به مصلحت افعال خير ، علم دارد ؛ لذا به آن ، عمل مى كند و در صراط مستقيم و راه بهشت قرار مى گيرد . دين ، همان صراط مستقيم است كه انسان را به بهشت مى رساند ؛ امّا كسى كه جاهل است ، گمراه و بى دين مى شود و از فيض رسيدن به بهشت ، محروم مى ماند . چنان كه اسحاق بن عمّار مى گويد : امام صادق عليه السلام فرمود : «هر عاقلى ، ديندار است و ديندار ، به بهشت مى رود» (پس هر كه عاقل است ، به بهشت مى رود) . ۲
كسى كه عقلش كامل نباشد ، دينش نيز كامل نخواهد بود و كسى كه عقل نداشته باشد ، مروّت نخواهد داشت و كسى كه مروّت نداشته باشد ، دين ندارد ؛ پس كسى كه عقل ندارد ، دين ندارد . كسى كه از حقيقت مروّت ، برخوردار نيست ، حقيقت دين براى او تحقّق نمى يابد و كسى كه از حقيقت و كمال عقل برخوردار نباشد ، حقيقت و كمال مروّت براى او به دست نمى آيد و نتيجه اين كه كسى كه عقلش كامل نباشد ، دين كامل نخواهد داشت . چنان كه امام موسى بن جعفر عليهماالسلامخطاب به هشام بن حكم مى فرمايد :
كسى كه مروّت نداشته باشد ، دين نخواهد داشت . ۳
على بن أبى حمزه مى گويد : شنيدم كه امام صادق عليه السلام مى فرمود :

1.شرح اُصول الكافى ، ص ۷۳ .

2.الكافى ، ج ۱ ، ص ۱۱ ، ح ۶ ؛ اُصول الكافى ، ج ۱ ، ص ۱۲ ؛ شرح اُصول الكافى ، ص ۷۸ .

3.الكافى ، ج ۱ ، ص ۱۳ ـ ۳۰ ، ح ۱۲ ؛ اُصول الكافى ، ج ۱ ، ص ۱۵ ـ ۲۳ ؛ شرح اُصول الكافى ، ص ۱۸۴ ؛ فرهنگ علوم فلسفى و كلامى ، ج ۲ ، ص ۱۵۷ .

صفحه از 64