عقل و جهل در روايات « الكافي » - صفحه 10

روايت اول در الكافى ، به معناى اول و دوم از معانى ياد شده ، باز مى گردد ؛ زيرا اطاعت خداى ـ تعالى ـ از سوى عقل ، مورد توّجه قرار گرفته است و طاعت ، مستلزم شناخت نيز هست ؛ لذا تكليف نيز به آن ، متوجّه شده است . ۱
از اين رو ، طبق اين مفهوم زيركى كه به دستيابى منافعى محدود و زودگذر مى انجامد ، در برابر عقل ـ كه به شناخت و انتخاب منافعى باز مى گردد كه محدوده زمان وسيع ترى را شامل مى شود ـ ، ناچيز شمرده شده است . ۲ به همين دليل ، در اين حديث سراسر معرفت ، اجابت حق و علم بيشتر به امر خداوند ، از نشانه هاى عقل بهتر ، معرفى شده است ؛ چرا كه بدين ترتيب ، سعادت ابدى به دست مى آيد ؛ سعادتى كه در سايه عقلى حاصل مى شود كه از جانب خدا و از طريق بعثت انبيا و رسل ، پرورش يافته است .
نكته اى كه با دقّت در يكى از روايات الكافى ، مى توان بدان رسيد ، اين است كه روايات وارده در ارزش و نيكى عقل ، به گونه اى هستند كه انسان را در به كارگيرى عقل ، تشويق مى كنند تا بدين وسيله ، تمام اين موهبت الهى شكوفا شده ، موجب سعادت گردند . اين ، بدان معنا نيست كه ترغيبى باشد براى حصول عقل ؛ چرا كه طبق روايات ، عقل ، موهبتى است الهى و به رنج و سختى افكندن خويش در اين راستا ، عين نادانى است . ۳
از اين روست كه حضرت ابوالحسن عليه السلام در پاسخ به حسن بن جهم ـ كه از افرادى پرسيده بود كه دوستدار امام اند ، ولى تصميم راسخ ندارند ـ چنين مى فرمايد :
ليس اُولئك ممّن عاتب اللّه إنّما قال اللّه : فاعتبروا يا اُولى الأبصار .۴

1.الكافى ، ج ۱ ، ص ۱۰ ـ ۱۱ ، ح ۱ .

2.همان ، ص ۱۸ ، ح ۱۲ .

3.همان ، ص ۲۷ ، ح ۱۸ .

4.همان ، ص ۱۲ ، ح ۵ .

صفحه از 37