تأمّلاتي بر ديدگاه‏هاي آية اللّه‏ خويي درباره « الكافي » - صفحه 326

اسناد اين اصل به وى يا احتمال افتادگى رواياتى از آن و يا اختلاف نسخه جدّى ، چنين استفاده اى امكان پذير نخواهد بود .
دو . شيخ طوسى نيز در مقام تضعيف روايتى از حذيفة بن منصور ، عارى بودن كتاب وى را از اين روايت ، به عنوان دليل ذكر نموده و كتاب وى را مشهور و معروف مى نامد ۱ . ۲
سه . شيخ صدوق ، در مقدّمه كتاب من لا يحضره الفقيه ، كتب مورد استفاده خويش را معوَّل و مورد رجوع مى نامد . ۳ روشن است كه اختلاف نسخ جدّى در اين كتاب ها به نحوى كه در اسناد آنها به صاحبانش ترديدى پديد آورد يا آن كه محتوا و مضمون آنها را اختلافى سازد ، اين كتاب ها را از محل رجوع بودن خارج مى سازد .
چهار . نجاشى ، در كتاب خويش ، درباره بسيارى از اصول و كتاب ها ، تعدّد راويان را متذكّر مى شود . ۴ از جمله درباره كتاب ابراهيم بن نعيم ابوالصباح الكنانى ( ص 20 ) ، ابراهيم بن عبد الحميد ( ص20 ) ، ابراهيم بن مهزم (ص 22 ) ، ابراهيم بن ابى بلاد (ص 22 ) ، ابراهيم بن يوسف (ص 23) ، اسماعيل بن عبد الخالق (ص 27) ، اسماعيل بن همام (ص 30 ) ، اسحاق بن جرير بجلى (ص 71) ، اسحاق بن عمار صيرفى ( ص 71 ) ، احمد بن رزق (ص 98 ) ، احمد بن عمر بن ابى شعبة (ص 98 ) ، ايّوب بن عطية ( ص 103 ) ، آدم بن متوكّل ( ص 104 ) ، انس بن عياض (ص 106 ) ، بسطام بن سابور (ص 110) ، تليد بن سليمان (ص 115 ) ، ثابت بن شريح (ص 116 ) ،

1.جالب است كه دو مورد الف و ب ، در مقدّمه معجم رجال الحديث ( ص ۲۳ و ۳۰ ) آمده است .

2.تهذيب الأحكام ، ج ۴ ، ص ۱۶۹ .

3.كتاب من لا يحضره الفقيه ، ج ۱ ص ۳ .

4.لازم به ذكر است ، نجاشى در صورت اختلاف نسخ ، به آن اشاره مى كند . (الرجال ، ص ۵۰ ، ۵۳ ، ۵۲ ، ۱۰۹ ، ۲۰۷ و ۳۶۰ ) بنا بر اين ، با توجّه به عدم ذكر اختلاف نسخ موارد فوق ، على القاعده اين كتاب ها بدون اختلاف نسخه جدّى ، روايت شده اند .

صفحه از 344