ديدگاه‏هاي اقتصادي كليني در الكافي و مقايسه اجمالي آن با ديدگاه شیخ صدوق - صفحه 421

7 . جايگاه دولت و امامت و منابع مالى آن

طبق نظر كلينى ، خداوند ، تمامى دنيا را در اختيار خليفه خود قرار داده است : «إِنِّى جَاعِلٌ فِى الْأَرْضِ خَلِيفَةً» . ۱ دنيا در اختيار آدم بود و پس از او ، به فرزندان نيكو و جانشينان او مى رسد . اگر بخشى از منابع ، در اختيار دشمنان قرار گرفت و سپس به وسيله جنگ ، به دست جانشينان آدم برسد ، آن را «فى ء» مى گويند . طبق آيه : «وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَىْ ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِى الْقُرْبَى وَالْيَتَـمَى وَالْمَسَـكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ» ، فى ء ، براى خدا و پيامبر صلى الله عليه و آله است ؛ ولى چهار پنجم غنيمت هاى جنگى ، به جنگجويان و يك پنجم آن به پيامبر صلى الله عليه و آله مى رسد كه ايشان آن را شش قسمت مى كند : سه قسمت براى خود و سه قسمت براى يتيمان ، مسكينان و ابن السبيل (در راه ماندگان) .
امّا انفال ، تماما براى پيامبر صلى الله عليه و آله است و فدك هم از آنِ پيامبر بود ؛ چون پيامبر صلى الله عليه و آله و اميرمؤمنان عليه السلام بدون كمك ديگران ، آن را فتح كردند . نيزارها ، معادن ، درياها و بيابان ها هم براى امام است . اگر به اذن امام ، در آن كارى انجام شود ، چهار پنجم براى كسى است كه فعاليت كرده و يك پنجم براى امام و حكم اين يك پنجم ، همان حكم خمس است . اگر كسى بدون اذن امام در آن كار كند ، امام كلّ درآمد آن را مى گيرد ، همان طور كه اگر كسى زمين فرد ديگرى را احيا كرد يا قنات احداث نمود يا در زمين مخروبه ، بدون اذن صاحب زمين ، فعّاليتى كرد ، براى كسى كه كار كرده ، چيزى نيست . صاحب زمين اگر بخواهد ، مى تواند تمام درآمد به وجود آمده از آن زمين را بگيرد ويا مقدارى از آن را به او بدهد . ۲
مرحوم كلينى در ابتداى اين باب ، يادآور مى شود خمس را فى ء مى داند كه با جنگ به دست مؤمنان مى رسد و انفال از زمين هايى است كه بدون جنگ به دست مسلمانان مى افتد . بنا بر اين ، به آن فى ء گفته مى شود . انفال ، تماما از آنِ پيامبر صلى الله عليه و آله است ؛ ولى خمس براى پيامبر صلى الله عليه و آله است و او آن را شش قسمت مى كند . وى معادن ، درياها ، بيابان ها و نيزارها را هم جزو انفال مى داند كه تماما در اختيار پيامبر صلى الله عليه و آله يا امام پس از آن قرار مى گيرند . خمسِ بهره بردارى با اجازه از معادن ، درياها و بيابان ها به امام مى رسد كه نيمى از آن را به او و نيم ديگر به يتيمان ، مسكينان و ابن السبيل مى رسد . طبق روايات اين باب ، منظور از يتيمان و مسكينان و ابن السبيل ، نيازمندان و يتيمان و در راه ماندگان از اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله است ؛ چون آنان از زكات ، محروم اند .
در گفتار كلينى ، در اوّل باب ، فقط خمس غنايم جنگى و خمس درآمد معادن ، درياها ، بيابان ها و نيزارها مطرح شده ، و از خمس ارباح مكاسب و گنج ، سخنى به ميان نيامده است ؛ ولى در روايات باب ، خمس كنز و مطلق فائده ، اعم از ربح كسب و سود كشاورزى يا جايزه هم آمده است . ۳ فعاليت در دريا شامل غوص مى شود . بنا بر اين ، با توجه به روايات باب ، خمس به غنيمت جنگى ، درآمد معدن ، درآمد كشاورزى و تجارت ، درآمد در دريا (غوص) و كنز تعلّق مى گيرد . ضمنا در اين باب ، از خمس مال مخلوط به حرام و فروش زمين به ذمّى صحبتى به ميان نيامده است . البته روايت مربوط به خمس متعلّق به مال مخلوط به حرام ، در باب مكاسب حرام آمده است . ۴
و اين ، نشان مى دهد كه خمس مربوط به مال مخلوط به حرام ، از سنخ خمس متعلّق به معدن و غنيمت و ... نيست .

1.سوره بقره ، آيه ۳۰ .

2.ر.ك : الكافى ، ج ۱ ، ص ۵۳۸ ـ ۵۳۹ .

3.ر.ك : همان ، ص ۵۴۵ .

4.ر.ك : همان ، ج ۱، ص ۱۲۵ .

صفحه از 426