بررسي تطبيقي و تحليلي « صحيح البخاري » و « الكافي » - صفحه 303

سه . تأليف و تكميل كتاب ، به دست مؤلّف

شواهد و قرائن تاريخى ، بيانگر اين مسئله اند كه كلينى ، الكافى را در زمان حيات خود ، تأليف و جمع آورى كرده است و مطلبى كه نشان دهد ديگران كتاب را تنظيم كرده اند ، بيان نشده است و اين ، از جمله ويژگى هاى برترِ اوّلين جامع مدوّن و موجود حديثى شيعه است ؛ امّا اين مطلب ، در مورد صحيح البخارى ، صادق نيست ؛ زيرا ابراهيم بن احمد مستملى مى گويد :
من از روى نسخه اصل صحيح البخارى ـ كه پيش فِربرى بود ـ ، نسخه اى استنساخ كردم . در آن نسخه ، چيزهايى ديدم كه تمام نشده بود و چيزهايى ديدم كه اصلاً نوشته نشده بود؛ از جمله عنوان هايى كه بعد از آن ، چيزى نوشته نشده بود و احاديثى كه براى آنها عنوانى انتخاب نشده بود . پس ما بعضى از اينها را به بعضى ديگر ، اضافه نموديم . ۱
اين مطلب ، نشان مى دهد كه بخارى ، كتاب را تنظيم ، تكميل و پاكنويس نكرده است و اين امر را ديگران انجام داده اند . قسطلانى مى گويد :
در نسخه هايى از صحيح البخارى ، باب هايى عنوان گرديده كه هيچ حديثى در آن نقل نشده و احاديثى كه بابى براى آنها ذكر نشده است . پس اين وضع ، مورد انتقاد و اشكال عده اى قرار گرفته ، لكن حافظ ابوذر هروى ، اين اشكال را با آنچه از ابو اسحاق مستملى روايت كرده ، حل نموده است . ۲
با اين وصف ، صحيح البخارى ، از اعتبار كاملى كه به دست مؤلّف آن مى توانست برخوردار باشد ، دارا نيست و چه بسا ممكن است كه بى ربطى هاى موجود در اين كتاب ، از ناحيه همين اختلافات باشد .

1.ر.ك : هدى السارى : مقدمة فتح البارى فى شرح صحيح البخارى ، ج ۱ ، ص ۱۰ ؛ إرشاد السارى لشرح ر صحيح البخارى ، ج ۱ ، ص ۲۳ .

2.همان جا .

صفحه از 336