بررسي تطبيقي و تحليلي « صحيح البخاري » و « الكافي » - صفحه 329

سه . تنوّع اطّلاعات

يكى از مسائلى كه توجّه بيش از حدّ دانشمندان به جوامع اوّليه حديثى شيعه و اهل سنّت را به خود جلب كرده ، اطّلاعات متنوّعى است كه در آنها وجود دارد و باعث روشن شدن مسائل مبهم گذشته ، وضعيت زندگى مردم و ويژگى هاى فردى اشخاص مى شوند . در اين زمينه ، كلينى در «كتاب الحجّة» ، ابواب مشخّصى را با نام «ابواب التاريخ» به مسائل تاريخى اى كه مربوط به زندگى پيامبر صلى الله عليه و آله و امامان معصوم عليهم السلام مى شود ، اختصاص داده كه تقريبا شامل 257 حديث مى شود . در ديگر كتب و ابواب الكافى ، اشاره به مسائل تاريخى ، بسيار اندك است ؛ امّا بخارى ، با آن كه هيچ كتاب و بابى را به صورت جداگانه ، به اين نام اختصاص نداده ، در عوض ، در كتاب هاى ديگر مانند : بدء الوحى ، المناقب و المغازى ، مسائل تاريخى زيادى را بيان داشته كه از رهگذر آن ، اطّلاعات فراوانى را به دست تاريخ نگاران و علاقه مندان به مسائل تاريخى مى دهد .
البته مراد ما از تنوّع اطلاعات تاريخى منعكس در روايات ، آن دسته احاديثى است كه در ابواب و كتبى آمده اند كه ماهيت آنها تاريخى نيستند ؛ مانند احاديثى كه در كتاب الصلاة ، نكاح و بيع آمده اند كه گرچه اينها كتب تاريخى نيستند ، امّا مسائل تاريخى فراوانى به صورت جزئى و كلى در آنها بازتاب شده كه ما را با بعضى از مسائل مبهم تاريخى ، آشنا مى نمايند . در اين جا براى آشنايى بيشتر ، دو نمونه را بيان مى نماييم :
الف . على بن محمّد ، عن عبداللّه بن اسحاق العلوى ، عن الحسين بن على عن محمّد بن سليمان الديلمى ، عن عيثم بن أسلم النجاشى عن أبى بصير قال : سألت أبا عبداللّه عليه السلام عن الصلاة فى الفراء قال : كان على بن الحسين صلوات اللّه عليهما رجلاً صردا لا تدفئه فراء الحجاز لأنّ دبّاغتها بالقرظ فكان يبعث إلى العراق فيؤتى ممّا قبلهم بالفرو فيلبسه فإذا حضرت الصلاة ألقاه وألق القميص الّذي تحته الّذى يليه ، فكان يسأل عن ذلك ، فقال : إنّ أهل العراق يستحلّون لباس الجلود الميتة ويزعمون أنّ دباغة ذكاته . ۱
از اين حديث ، به سه نكته قابل توجّه تاريخى مى توان دست يافت :
1 . حسّاسيت امام سجاد عليه السلام را نسبت به سرما نشان مى دهد ؛
2 . چگونگى خواندن نماز در پوست دبّاغى شده اى كه از عراق براى ايشان آورده مى شد ، نشان مى دهد ؛ چنان كه آن حضرت ، هنگام نماز ، آن را و حتّى لباس زيرينش را بيرون مى آورد ؛
3 . تفكّر قاطبه اهل عراق را در مورد اين كه دبّاغى ، پوست حيوان مرده را پاك مى كند ، نشان مى دهد .
ب . حدّثنا أبو الوليد قال حدّثنا زائدة قال حدّثنا زياد بن علاقة قال سمعت المغيرة بن شعبة يقول انكسفت الشمس يوم مات إبراهيم فقال الناس انكسفت لموت إبراهيم فقال رسول اللّه صلى الله عليه و آله : إنّ الشمس والقمر آيتان من آيات اللّه لا ينكسفان لموت أحد ولا لحياته فإذا رأيتموهما فادعوا اللّه وصلّوا حتّى ينجلى . ۲
اين حديث ، روشن مى كند كه پيامبر صلى الله عليه و آله صاحب فرزند پسرى به نام ابراهيم بوده كه در همان ايام كودكى ، فوت كرده است . در ضمن ، در آن ايّام ، خورشيدگرفتگى نيز رخ داده است و برداشت سطحى مردم كه حوادث آسمانى و طبيعى را به مسائل و حوادث زمينى ربط مى دادند و آنها را تابعى از مشكلات سر راه انبيا و اطرافيانشان مى دانستند ، نشان مى دهد .

1.الكافى ، ج ۳ ، ص ۳۹۷ .

2.صحيح البخارى ، ج ۳ ، ص ۴۷۳ .

صفحه از 336