الكافي؛ اسناد ، صحّت روايات ، و مآخذ - صفحه 446

5 . مصاديق «عدة من اصحابنا»

مراد از «عدّه» در «عدّة من اصحابنا»، برخى از مشايخ كلينى يا مشايخ اجازه هستند كه كلينى از باب اختصار سند و يا از اين جهت كه ذكر يا عدم ذكر اسامى آنان، دخالتى در صحّت يا سقم روايت نداشته ، از درج آنان خوددارى كرده است. نجاشى، در ترجمه كلينى آورده است: «ابوجعفر كلينى گفته است: هر جا در كتاب من آمده است: عدّة من أصحابنا عن أحمد بن محمّد بن عيسى، اين عدّه ، عبارت اند از: محمّد بن يحيى وعلى بن موسى كميذانى و داوود بن كوره قمى و احمد بن ادريس و على بن ابراهيم قمى». ۱
در بين اين مصاديق، داوود بن كوره و على بن موسى كميذانى، مجهول الحال هستند. ۲
البته كلينى در بعضى جاها به جاى «عدّة» ، تعبير «جماعة» را به كار برده است كه به يك معناست و نيز در موارد كمى ، كلينى عده ديگرى را به نقل از غير از احمد بن محمّد بن عيسى ، در سند رواياتش آورده است كه مصاديق آن را بيان نكرده است ، مانند : عدّة من أصحابنا عن عبد اللّه البزّاز عن ... .

ب . صحّت روايات «الكافى»

استفاده از معيار «تسليم و رضا» و درج روايات متناسب با بينش فقهى و اعتقادى كلينى، گرچه از محسّنات الكافى بوده و بخشى از فلسفه پيدايش آن را توجيه مى كند، ليكن به سهم خود از عوامل نقد كتاب نيز به شمار مى آيد؛ چون حتّى نزد محدّثانى كه پس از كلينى ظهور كرده و در پاره اى از احكام و فتاوا با وى موافق نبوده اند، نقل احاديث متعارض با روايات الكافى، ارجحيت يافته است. به عنوان مثال، شيخ طوسى

1.. رجال النجاشى، ش ۱۰۲۶ .

2.. تاريخ عمومى حديث، ص ۱۰۰.

صفحه از 452