الكافي؛ اسناد ، صحّت روايات ، و مآخذ - صفحه 449

منتقى الجمان فى احاديث الصحاح و الحسان، گردآورى نمود. در قرن دوازدهم نيز، علّامه مجلسى، در شرح خود بر الكافى، به نام مراة العقول فى شرح أخبار آل الرسول، به صحّت يا ضعف روايات، اشاره نمود.
آخرين اثرى كه در زمينه استخراج احاديث صحيح الكافى، نوشته شد ، كتاب صحيح الكافى محمّد باقر بهبودى است. ۱

ج . مآخذ كلينى در «الكافى»

كلينى، با توجّه به اقامت زيادى كه در قم داشت، موفّق شد روايات بسيارى را از مشايخ و منابع موجود در اين شهر، به دست آورده و در تأليف كتاب از آن استفاده نمايد. در بين مشايخ كلينى، دو نفر بيش از ديگران در جمع آورى روايات الكافى سهيم بوده اند: على بن ابراهيم بن هاشم قمى و محمّد بن يحيى اشعرى .
كلينى، علاوه بر نقل روايات از اين دو، بعضا به ذكر فتاواى فقهى آنان نيز مبادرت كرده است. بسيارى از روايات كلينى از اين دو نفر، خاصه على بن ابراهيم قمى، با استفاده از كتاب خانه پدر على بن ابراهيم (يعنى ابراهيم بن هاشم)، فراهم شده است. كلينى، در مواضعى از الكافى، از اين بزرگان با تعبير «قال» به نقل روايت مى پردازد كه معرّف تحمّل حديث به طريق اجازه يا مناوله است. ۲
بنابر آنچه گذشت، نتيجه مى گيريم كه كلينى در تأليف جامع روايى خويش، از بسيارى از اصول و مصنّفات حديثى، به طور مستقيم استفاده كرده و معمولاً صدر اسناد، با نام مشايخ او آغاز شده است. ليكن بايد توجّه داشت كه در اين موارد، واسطه هاى سند (از صاحب كتاب تا كلينى) بيانگر سلسله اى از مشايخ اجازه، راويان و استادان حديث است كه كلينى با ذكر آنان، روايات را از حالت قطع و ارسال خارج

1.. درباره بازشناسى احاديث صحيح از كتب اربعه، ر.ك: پژوهشى در تاريخ حديث شيعه، ص ۴۸۶ ـ ۴۸۹.

2.. الكافى، ج ۷، ص ۲۷۶.

صفحه از 452