اعتبار روايات « الكافي » - صفحه 398

بيشتر پاى سخن مجتهدان اصولى مى نشينيم ؛ چرا كه همراهى عالمان اخبارى با اين مبنى ، كاملاً بى ابهام است.
اكثر قريب به اتّفاق عالمان و مجتهدان اصولى ، بر حجّيت خبر موثوق به ، تأكيد دارند و تصريح مى كنند كه تنها خبر ثقه ، حجّت نيست.
اينان ، تصريح كرده اند كه از علم رجال ، به هنگام وجود تعارض در موارد آن، بهره بردارى مى شود و در غير موارد تعارض، رجال ، يكى از طُرُق حصول وثوق است، به گونه اى كه اعتماد به حديث و اعتبار حديث ، منحصر به اين راه نيست.
به نظر مى رسد توجه به خبر ثقه ، آن گونه كه هم اكنون در حوزه هاى علميّه ديده مى شود نتيجه مبناى خاصّ مرحوم خويى قدس سره است . ايشان و تعدادى از شاگردانشان ، با توجّه به اين كه حجّيت را تنها در انحصار خبرِ ثقه مى دانند، سختگيرى هاى سندى را در حوزه ، رايج كرده اند و در راه پذيرش روايات ، حالِ راوى و وثاقت او ، حرف اوّل و آخر را مى زند و در راه توثيق نيز به شدّت سختگيرى دارند.
كوتاه سخن اين كه مبناى حجّيت خبر موثوق به، مبناى مشهور و مورد قبول بيشتر عالمان است.
بعضى نيز مى گويند : ما براى اثبات احكام فقهى ، نياز به روايات از غير ثقات نداريم و مشكل فقهى ما ، با حجّيت خبر ثقه برطرف مى شود ؛ ولى دقّت در سخنان طرفداران حجّيت خبر موثوق به ، روشن مى سازد كه اگر بنا باشد ما از حجّيت خبر موثوق به ، چشم بپوشيم و صرفا به خبر ثقه پناه ببريم، در بسيارى از موارد ، در مى مانيم و در بسيارى از موارد ، بايد كه به فتاوى شاذّى برسيم . به گفته برخى ، مبنايى كه فقط به حجّيت خبر ثقه معتقد است ، موجب هدم دين و روايات مى گردد .
البته اين كه چگونه حجّيت خبر موثوق به، دست ما را در پذيرش روايات ، باز مى گذارد و راه را بر سختگيرى هاى سندى مى بندد، خود مجال ديگرى را مى طلبد ؛ ولى به طور خلاصه بايد گفت كه بر مبناى حجّيت خبر موثوق به، بسيارى از

صفحه از 438