اعتبار روايات « الكافي » - صفحه 429

كه گفتيم . اين كه او در كتابش جز آنچه از راويانى كه به خود آنان و رواياتشان وثوق است ، نياورده است و به اين شكل ، اطلاق حجّت بر شيخ كلينى قدس سره تمام مى شود ، آن گونه كه برخى او را با اين توصيف ستوده اند و اين واژه را از الفاظ صريح در توثيق دانسته اند و گفته اند كه: منظور از آن ، اين است كه به روايت شيخ كلينى ، احتجاج و استدلال مى توان كرد.
شيخ مفيد رحمه الله نيز همين گونه، «درستىْ گفته»اى در مدح الكافى دارد و بدين سان ، بزرگ ترين و ارزشمندترين و سودمندترين كتاب شيعه بودن آن ، روشن مى شود.
سودمندتر بودن اين كتاب ، به دليل جامعيّت آن در مباحث اصول اعتقادات و اخلاق، فروع فقهى و مواعظ است و بزرگ ترين و يا باارزش ترين بودن آن ، بايد از جهت اعتبار داشتن آن و اعتماد شدن به آن باشد و همه اصول در دوره شيخ كلينى موجود بوده ، آن گونه كه از شرح حال ابو محمّد هارون بن موسى تلّعكبرى ۱ آشكار مى گردد ؛ همو كه عصر شيخ كلينى را درك كرده و از او و غير او روايت كرده است.
كسى احتمال نمى دهد كه شيخ مفيد ، در روايات موجود در اصول ، از جهت سند تا اصول و يا از صاحبان اصول تا امامان عليهم السلام ، تأمّل و مناقشه اى داشته باشد. از جناب نجاشى نيز همين انتظار مى رود و ستايش او از كلينى ، پيش از اين آمد . وى در آن توصيف ، گفته است كه كلينى ، كتابش را در طول بيست سال نوشت ؛ و روشن است كه ذكر مدّت تأليف الكافى ، براى بيان باثبات بودن كلينى است.
طولانى بودن دوره تأليف ، همچنين مى رساند كه هدف شيخ كلينى ، صرف جمع آورى روايات پراكنده نبوده است ؛ چون اين كار ، نياز به اين مدّت طولانى نداشته و حتّى به يكْ دهم اين زمان هم نيازمند نيست ؛ بلكه هدف او گردآورى روايات معتبر و مورد اعتماد و موثوق به است و اين كار ، نيازمند زمان است ؛ چرا

1.. تَلّعُكبَرى ، از بزرگان شاگردان كلينى بوده و كلينى ، از شاگردان خود ، جز تلّعكبرى ، در الكافى نقل نكرده است (مستدرك الوسائل، ج ۳، ص ۴۷۸).

صفحه از 438