برخى صحابه، باعث شد كه كتاب معروف الفضائل را تأليف نمايد كه در آن، نيكى هاى ابوبكر، عمر و على عليه السلام را بازگو كرده است. ۱
طبرى، در عقايد خود روشى ميانه برگزيد و از جنجال آفرينى و بويژه بدعت در دين، به شدّت پرهيز داشت و در رسالة البصير فى معالم الدين كه براى اهالى طبرستان نوشته است، به ردّ مذهب بدعت پرداخته است. او در اصول و كليات دين، سعى كرد از سنّت گذشتگان پيروى نمايد، ۲ امّا در فروع فقه، شيوه اى مستقل داشت و عقايد خاص خود را در كتاب اللطيف يا لطيف القول، ارائه داد و در كتاب الخفيف فى أحكام شرايع الاسلام، مطالب آن را مختصر كرد. اين كتاب، مبناى كار پيروان مذهب جريرى قرار گرفت.
وى در عين حال كه ديدگاه هاى معتزله را ردّ مى كرد، با حنابله و عقايد قشريون قائل به تجسيم و تشبيه، مخالف بود و در كتاب اختلاف علماء الامصار (اختلاف الفقهاء)، نامى از ابن حنبل نياورد؛ چون او را به عنوان يك فقيه نمى شناخت و درباره اش گفته بود كه : «من تا كنون نديده ام كه از او (ابن حنبل) حديثى روايت شده باشد و نديده ام براى او اصحاب و پيروانى كه به سخنان آنان اعتماد و اعتبارى باشد، امّا حديث جلوس بر عرش، پس محال است». ۳
اين امر، خشم حنابله را عليه او برافروخت، تا جايى كه بارها مجلس درسش را بر هم زدند، در خانه محبوسش كردند و او را رافضى و ملحد ناميدند و وادارش نمودند بر در خانه اش بنويسد: قرآن، قديم است. ۴
اين نمونه ها، گوياى افزايش قدرت حنابله و قشريون در اين دوره بر محافل
1.معجم الاُدباء، ج ۵ ، ص ۲۴۲.
2.در مورد انگيزه تأليف اين كتاب، نظر ديگر، اين است كه طبرى با مشاهده انكار حديث غدير توسط ابوبكر بن ابوداوود سجستانى، كتاب الفضائل را نوشت كه ضمن بيان فضايل ابوبكر، عمر و على عليه السلام به اثبات صحّت حديث غدير خم پرداخت.
3.همان جا.
4.تاريخ بغداد، ج ۱، ص ۱۶۴؛ الكامل فى التاريخ، ج ۱۳، ص ۱۷۶.