تدوين در عصر پويايي علمي فرقه‏ها و مذاهب اسلامي - صفحه 145

خواهد بود. در علّت اين پديده، دلايل گوناگون بيان شده است؛ ولى علّت اصلى آن ـ كه سر منشأ دلايل ديگر محسوب مى شود ـ ، وجود اختلاف ذاتى و فطرى انسان ها با يكديگر است. از آن جا كه عقيده ـ اعم از اين كه الهى باشد يا انسانى ـ براى انسانْ وضع و در ميان جوامع انسانى جارى مى شود، از اين خاصيت انسانى (يعنى اختلاف)، متأثّر مى شود.
دين اسلام هم در اوّلين ساعات پس از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، دچار اختلاف و تفرقه شد كه البته برخى ريشه هاى آن را بايد در رويدادهاى قبل از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله جستجو كرد. در طى سال هاى بعد، به تدريج، جريان فرقه سازى و شعبه گرايى، با رشد فزاينده اى رو به رو شد. با توسعه قلمرو اسلام در ميان اقوام با تمدّن و ورود افكار جديد به جامعه مسلمان، در اواخر قرن اوّل و اوايل دوم، اين روند، سرعت بيشترى به خود گرفت و تا نيمه قرن سوم، نماى كلّى فرقه ها و مذاهب اسلامى شكل گرفت؛ به طورى كه در سده هاى بعد بجز چند مورد، حركت و پديده فراگير و چشمگيرى در اين زمينه روى نداد.
به عبارت ديگر، از نيمه دوم قرن سوم، هر چند جريان فرقه سازى متوقّف نشد، امّا از شدّت آن كاسته شد و پيروان هر يك از فرق، سعى كردند با ابزارهايى مثل تبليغ ميدانى، تأسيس حكومت، جنگ هاى نظامى، جدال هاى كلامى و با تدوين رسايل و كتب، به تحكيم، تبيين و بسط عقايد خود بپردازند. بدين ترتيب، يكى از پربارترين مقاطع تاريخى جهان اسلام در علم، فرهنگ و مذهب، از نيمه قرن سوم (هم زمان با حيات كلينى)، شكل گرفت.
در اين نوشته ، سعى شده است تا با شناخت وضعيت فرهنگى و تا حدّى سياسى فرق اسلامى در دوره كلينى ـ كه در تقويم تاريخ اماميه به عصر غيبت صغرا ( 260 ـ 329 ق) مشهور است ـ ، تلاش هاى دانشمندان براى تبيين، نظام مندسازى، پاسخ به مخالفان و تبليغ مذهب خود، در قالب تدوين كتب و رسايل، به صورت نمونه وار و

صفحه از 198