تدوين در عصر پويايي علمي فرقه‏ها و مذاهب اسلامي - صفحه 152

ضعف حكومت و نارضايتى توده هاى ستم كشيده، زمينه را براى شورش هاى دامنه دارى به وجود آورد كه مشهورترين آن، يعنى قيام صاحب الزنج، مدّت پانزده سال (1255 ـ 1270ق)، دغدغه اصلى خلفا بود. درگيرى اهالى محلّات كه اغلب منشأ آن، اختلافات مذهبى بود، بويژه در حكومت مقتدر، شهر را بارها دچار ويرانى و آتش سوزى كرد. با اين حال، بغداد همچنان به عنوان مركز سياسى، كانون بسيارى از فرق و جريان هاى فقهى، كلامى و ادبى بود كه بر ديگر نقاط دنياى اسلام، تأثيرگذار بود.
در اين دوره، علاوه بر حضور و نفوذ طرفداران ابوحنيفه و مالك، دو مذهب حديثى ابن حنبل، و ظاهرى داوود اصفهانى نيز در بغداد شكل گرفت و در اين بين، حنابله، از قدرت و نفوذ بيشترى برخوردار شدند. فقهاى اماميه كه اغلب از محدّثان هم بودند، مانند گذشته، در بغداد فعّال بودند و اين زمان، همسانى بيشترى با مكتب حديث قم ايجاد نمودند، بخصوص كه در اوايل قرن چهارم، محدّثان بزرگى چون ابن بابويه، كلينى و محمّد بن جعفر بن بطه، از قم و رى به بغداد آمدند و بخشى از آثار خود را آن جا تأليف يا روايت كردند كه اين امر، به تعميق ريشه هاى حديث امامى اين شهر انجاميد.

الف . فرق كلامى

1. معتزله

ظهور اوّليه معتزله، كه خود را بيشتر اهل توحيد يا اصحاب عدل معرفى مى كردند، در اواخر قرن اوّل هجرى بود و اوّلين تشكيلات رسمى آنها بعد از واصل بن عطا (80 ـ 131ق) به وجود آمد. مبناى تفكّر آنها، بهره بردن از قوّه عقل و اعتقاد به اختيار انسان در مقابل جبريون بود. متفكّران اين مكتب، به عنوان يك نهضت روشن فكرى، با آشنايى به فلسفه يونان و معارف ايرانى، مشهورترين جريان فكرى را در دوره اوّل خلافت عباسى رهبرى كردند. دوره اوج و شكوفايى سياسى معتزله، در عصر مأمون

صفحه از 198