تدوين در عصر پويايي علمي فرقه‏ها و مذاهب اسلامي - صفحه 154

النقض على قائلين بها و ... تصنيف كرد. ۱ شايد مهم ترين شاخصه اين پدر و پسر در مقابل معتزله قبل از خود، عقيده آنها در مورد امامت باشد؛ زيرا در حالى كه علماى متقدّم در اين مورد به مانند شيعه معتقد به نص بودند، ابوعلى و پسرش به شيوه اهل سنّت امامت را امرى انتخابى مى دانستند. ۲
به نظر مى رسد معتزله در اين دوره، با تغيير وضعيت سياسى، بيشتر از پيشينيان خود با فقه و كلام اهل سنّت همراهى نشان داده و سعى كردند تهمت بى دينى و بدعت گزارى در دين را كه بر آنها وارد بود، بزدايند و به قول شهرستانى «اين جمله طوايف [بزرگان متقدّم معتزله] اهل بدع و اهواء بود[ند] و متأخّران معتزله، ابوعلى جبائى و پسرش ابو هاشم و ... ، طريقه اصحاب خويش ملخص كردند و از اصحاب خويش به بعض مسائل متفرد شدند». ۳
از ديگر نمايندگان معتزله بصره در اين دوره، ابوعبد اللّه محمّد بن يزيد واسطى (م306ق) است كه در نزد ابوعلى جبائى شاگردى نمود و كتاب هاى اعجاز القرآن فى نظمه و تأليفه و الامامة را تأليف نمود. ۴ مكتب معتزله بغداد در مقايسه با بصره، از پيشينه كمترى برخوردار بود و بشر بن معتمر كوفى را مى توان پايه گذار آن دانست. به همين سبب، گرايش آن به سمت شيعه بيشتر بود و بخصوص معتقد به افضليت على عليه السلام بر شيخين بودند، هر چند براى مشروعيت بخشيدن بر جريان تاريخى خلافت توجيهاتى داشتند. با اين حال، معتزله بغداد، به عنوان مركز سياسى، با افكار فلاسفه يونان بيشتر برخورد داشتند و در فلسفى شدن علم كلام پيش رو بودند.
در اين زمان، علاوه بر عراق، با پراكنده شدن عقايد معتزله در سرزمين هاى

1.الفهرست، ابن نديم، ص ۳۲۳ ـ ۳۲۴.

2.الملل و النحل، ص ۶۱.

3.همان ، ص ۲۱.

4.الفهرست، ابن نديم، ص ۳۲۰ ـ ۳۲۱.

صفحه از 198