پيامبران و ابطال رسالت، الدامع در طعن به نظم قرآن، الرّد على المعتزلة فى الوعيد و المنزلة بين المنزلين، خلق القرآن، الامامة و كيفة الاجماع قابل توجّه است. پاسخگويى به ادّعاها و كفريات ابن راوندى در اين دوره، يكى از فصول مشترك آثار علماى تمام فرق و مذاهب و در واقع يكى از دغدغه هاى رهبران دينى و سردمدارن فرهنگى زمانه بوده است و كتب زيادى با عنوان الرد على ابن راوندى تأليف شده است. از جمله بايد به كتاب الانتصار اثر ابوالحسين خياط (م 311 ق) از اركان معتزله بغداد، اشاره كرد كه در آن كتابِ فضيحة المعتزله راوندى را ردّ نموده و ضمن آن، نسبت هاى ناروايى در احكام و عقايد به شيعه وارد كرده است.
آنچه كه بايد در مورد مكتب معتزله در اين دوره در نظر داشت اين است كه با ضرباتى كه از جانب دستگاه سياسى خورد، دچار ركود در حضور اجتماعى شد و در اواخر قرن سوم «به يك جامعه نخبه روشنفكر تبديل شده بودند كه مردم به آنها به سوء ظن و ترديد مى نگريستند؛ چرا كه در آثارشان دورى از قرآن، حديث و تقرّب به مفاهيم نظرى فلسفه هند و يونان، مشهود و محسوس بود». ۱ اين مسئله آنها را از واقعيت هاى جامعه دور كرد و زمينه افول اجتماعى آنها را هم زمان با ركود سياسى فراهم نمود. در چنين شرايطى بود كه ابوالحسن اشعرى، عليه معتزله قيام كرد و مكتب اشاعره را بنيان نهاد.
2 . اشاعره
اين سيستم كلامى، توسط ابوالحسن اشعرى در اين دوره تأسيس شد و در سده هاى بعد، رونق و رواج پيدا كرد و در نهايت، پايه تمام مذاهب فقهى اهل سنّت گرديد. ابوالحسن على بن اسماعيل اشعرى (264 ـ 324ق) ـ كه تمام عمر خود را در دوره مورد نظر ما گذرانده است ـ ، ابتدا از معتزليان بصره بود و تا چهل سالگى نزد
1.تاريخ علم كلام و مذاهب اسلامى، ص ۴۴۹ ـ ۴۵۰.