تدوين در عصر پويايي علمي فرقه‏ها و مذاهب اسلامي - صفحه 157

ابوعلى جبائى به آموختن اصول و روش استدلال آنها مشغول بود. امّا با اعتراض به استاد خود از او جدا شد، به بغداد آمد و در ردّ معتزله كتاب هايى نوشت. آثار او را بالغ بر سيصد رساله نوشته اند كه شامل كتاب اللمع، ايضاح البرهان، التبيين عن اصول الدين، التفصيل فى الرد على اهل الافك و التضليل، الاستحسان، الخوض فى علم الكلام و ... است. ۱ تعداد كمى از اين آثار باقى مانده است كه مشهورترين آن با عنوان مقالات الاسلاميين و اختلاف المصلين يكى از منابع شناخت فرق اسلامى و قديمى ترين اثر در شناخت عقايد معتزله در مسائل گوناگون كلامى است. وى با وجود اختلاف ها و انتقاداتى كه بر معتزله داشت، از بى احترامى و ناسزاگويى به بزرگان آنها، پرهيز نموده است و مطالب كتابش منبع اصلى تأليفات اهل سنّت مانند شهرستانى و بغدادى در اين زمينه واقع شده است.
اشعرى با در پيش گرفتن راه ميانه اى بين معتزله كه بسيار خردگرا و متّكى به عقل بودند و حنابله كه تنها به حديث و اخبار تكيه داشتند ،تلاش كرد به عنوان يك ميانجى مذهبى عمل نمايد. نتيجه اقدام او، تسلّط قشريون متعصّب مذهبى كه در اين زمان به شدّت در حال رشد بودند، بر توده سنّى مذهب براى مدّتى به تعويق افتاد. البته بايد توجّه داشت كه عقايد و رفتارهاى او در زمان خودش چندان مقبوليت عمومى نيافت و بسيارى او را دروغ پردازى مى دانستند كه با و جود كناره گيرى از معتزله، منافقانه راه آنها را پيش مى برد. به همين دليل، ابن نديم او را در رديف متكلّمان مجبره آورده و مى نويسد: «از پيروان او، دميانى و حمويه بودند كه او را در دروغ ها و آشوب گرى هايش يارى نمودند». ۲
متعصّب ترين مخالفان اشاعره، حنابله بودند كه هر چند بيشتر از اواخر قرن چهارم مخالفت خود را آشكار نمودند، در اين دوره هم به علّت عدم اعتماد به تغيير رويّه اشعرى به سوى اهل سنّت، گاه به مخالفت با او مى پرداختند. اين در حالى

1.انساب، ج ۱، ص ۱۶۶.

2.الفهرست، ابن نديم، ص ۳۳۹.

صفحه از 198