5 . جريريه
به طرفداران شيوه فقهى محمّد بن جرير طبرى( 222 ـ 310ق) گفته مى شود. هر چند اين مذهب، دوام چندانى نداشت امّا با توجّه به اين كه مؤسّس آن يكى از بزرگ ترين و پر كارترين نويسندگان مسلمان است كه آثار خود را در همين دوره تصنيف كرده، شايسته توجّه و ياد است. در ديد عمومى، طبرى، يك مورّخ و مفسّر بلندپايه است كه دو كتاب ارزشمند تاريخ الرسل و الملوك و جامع البيان عن تأويل آى القرآن را تصنيف كرد. در واقع، او نماد و جلوه نويسندگان پركار اين دوره است كه با وجود آثار پر تعداد و پر حجم او ۱ و امثال وى، اين دوره را مى توان عصر شكوفايى علوم در تمدّن اسلام ناميد. طبرى، پس از درك محضر بزرگان فقه و حديث ايران، براى ديدار با احمد حنبل كه آوازه او را شنيده بود به بغداد رفت، امّا پيش از ورودش، ابن حنبل فوت كرده بود.
طبرى، با مطالعه آثار و عقايد ابن حنبل، دريافت كه صاحب آن آوازه، چندان وجاهت علمى ندارد و بيش از يك محدّث اخبارى مسلك نيست. پس از آن به شهرهاى كوفه، واسط و بصره مسافرت كرد، ۲ مدّتى در بغداد ساكن شد و مذهب شافعى اختيار نمود و براى استفاده از محضر علماى اين مذهب كه بيشتر در مصر بودند، به اين ديار رفت. در برگشت از اين سفر كه شهرت علمى او را افزايش دادمدّتى به زاد گاه خود، طبرستان، رفت امّا نتوانست فضاى سياسى و مذهبى را كه با تشكيل علويان زيدى مذهب در اين منطقه ايجاد شده بود، تحمّل كند و به بغداد برگشت يا فرار كرد. بنا به قولى، اين مسافرت و مشاهده مبالغه هم وطنانش در سبّ
1.در مورد تعداد و نام آثار او، اختلاف وجود دارد، امّا به طور كلى، سى اثر براى او شمرده شده است. غير از آنچه كه تا كنون آمد، به كتاب الشروط الكبير، المحاضر و السجلات، القراآت، تهذيب الاثار، اللطيف و... مى توان اشاره نمود (الفهرست، ابن نديم، ص ۴۲۵).
2.معجم الاُدباء، ج ۵ ، ص ۲۴۲.