علمى و اجتماعى بخصوص در بغداد است. با همه اين محدوديت ها، طبرى تغيير عقيده نداد و با ارائه ديدگاه هاى خود، پيروانى به دست آورد. از جمله پيروان مذهب او كه اغلب جزو شاگردان و معاصرانش بوده اند، ابوالحسن احمد بن يحيى منجم، به عنوان يك متكلّم، كتاب هاى المدخل الى مذهب الطبرى و الاجماع فى الفقه على مذهب ابى جعفر را در دفاع از شيوه طبرى نوشت. ۱ متكلّمان و فقهاى ديگرى در اين دوره، مثل ابوالحسن دقيقى، با تأليف كتاب الردّ على المخالفين، ابوالحسين بن يونس، ابوبكر بن كامل و ابوالقاسم العراد، پيرو طبرى بودند، ولى ابوالفرج معافا بن زكريا كه در شناخت و معرفى اين مذهب، «يگانه عصر بود»، در اواخر قرن چهارم مى زيسته است. ۲
6 . ظاهريه (داووديه)
ابوسليمان داوود بن على اصفهانى (270 ـ 201ق) هر چند كاشانى بود، ولى در كوفه ساكن شد و قائل به ظاهر آيات قرآن بود و «اوّل فردى است كه قول به ظاهر كتاب و سنّت را گرفته است و جز آن از رأى و قياس را رها كرد». همچنين با تأويل مخالف بود و به همين سبب، به ظاهرى، ملقّب شد. به نظر مى رسد نظر او واكنشى است در مقابل معتقدان به رأى و قياس در ميان اهل سنّت (ابو حنيفه، مالك و شافعى) و طرفداران تأويل در برخى فرق شيعه مثل اسماعيليان كه در اين دوره بسيار فعال بودند. ابوسليمان، براى بيان عقايد خويش و ردّ بر مخافان، آثار متعددى مثل : الايضاح، ابطال التقليد، ابطال الاقياس، الكافى فى مقالة المطلبى (شافعى) و مسئلتين خالف عليها الشافعى را تأليف كرد. ۳
1.الفهرست، ابن نديم، ص ۴۲۵.
2.همان، ص ۴۲۷ و ۴۲۸.
3.علاوه بر اين، وى مجموعه كتاب هايى به نام المسائل نوشته است كه پاسخ به سؤالات اهالى شهرهاى مختلف از اوست (همان ، ص ۳۹۷ ـ ۳۹۹) .