تحوّلات سياسي عصر كليني(جهان اسلام، بغداد، ري، قم) - صفحه 120

خراسان را براى اسماعيل فرستاد و اين كه پس از او، اين منصب، به پسرش احمد اختصاص يابد و عهد و لواء ولايت رى، قزوين و زنجان را نيز به آن اضافه كرد. ۱
اسماعيل، ولايت رى را به برادر زاده خويش، ابوصالح منصور بن اسحاق بن احمد سپرد. وى، شش سال در رى ماند. ابوصالح، همان كسى است كه محمّد بن زكرياى رازى، دانشمند مشهور رى، كتاب معروف طبّ منصورى (الكُنّاشه) را به نام وى تصنيف كرد. منصور، در سال 290 ق، حاكم رى گرديد. ۲
اسماعيل سامانى، در 295 ق، درگذشت. ۳ پسرش احمد، به جايش نشست. در همين سال، المكتفى نيز درگذشت. ۴ احمد، در سال 296 ق، به رى آمد و عهد مقتدر در اين شهر، به وى رسيد. ۵ بنا بر نوشته ابوسعد آبى، در تاريخ رى ـ كه اصل آن از بين رفته است ـ احمد بن اسماعيل، در سال 296 ق، به رى آمد و سه ماه و 25 روز در اين شهر ماند. بعد از آن، ابوعبد اللّه بن مسلم را حاكم رى گردانيد. ابن مسلم، سه ماه حكومت كرد. پس از آن، محمّد بن على صعلوك، از سوى امير احمد سامانى، به حكومت رى منصوب گرديد و به مدت پنج سال و تا قتل امير احمد سامانى در 301 ق، در اين سمت باقى بود و آن گاه از حكومت رى معزول گرديد. امّا پس از مدّتى دوباره حاكم رى گرديد و بنياد ظلم نهاد و تا 304 ق و آمدن يوسف بن ابى الساج، در رى بود و از آن پس به خراسان رفت. ۶
در سال 304 ق، يوسف بن ابى الساج، از امراى ساجيان، حاكم آذربايجان و ارمنيه، با تزوير، رى را فتح كرد. او چنين وا نمود كه خليفه، حكومت رى را به وى داده

1.. رى باستان، ج ۲، ص ۱۴۲.

2.. معجم البلدان، ج ۳، ص ۱۲۲، تاريخ روضة الصفا، ج ۶، ص ۲۸۲۰.

3.. تاريخ الطبرى، ج ۱۰، ص ۱۳۷؛ تاريخ روضة الصفا، ج ۶، ص ۲۸۲۱.

4.. تاريخ روضة الصفا، ج ۵ ، ص ۲۶۹۳.

5.. رى باستان، ج ۲، ص ۱۴۴.

6.. همان، ص ۱۴۵.

صفحه از 143