تحوّلات سياسي عصر كليني(جهان اسلام، بغداد، ري، قم) - صفحه 64

از سوى عبد اللّه بن معتز انجام گرفت كه به وسيله مونس خادم، سركوب و با شكست رو به رو گرديد. ابن معتز، مواضعى ضدّ شيعى و علوى داشت. دومين كودتا، در 317 ق، بر ضدّ مقتدر رقم خورد و مجددا با شكست مواجه گرديد. سرانجام وى در 320 ق، در شورش مونس، فرمانده سپاهش، كشته شد. ۱ عصر مقتدر، دوران بازيابى مجدد قدرت از سوى تركان است؛ تا حدّى كه خليفه در شورش تركان، به قتل رسيد.
مسعودى درباره چگونگى روزگار فرمانروايى مقتدر نوشته است:
وقتى وى به خلافت رسيد، خردسال و كم تجربه بود و از كشوردارى و سياست، بهره اى نداشت و قدرت و اداره كشور، در دست اميران، وزيران، زنان، خادمان و ديگران قرار داشت و اموال خزانه، در اثر سوء مديريت، از دست رفت و عاقبت خونش ريخته شد. ۲
پس از قتل مقتدر، مونس، فرمانده تركان، دستور داد كه محمّد بن معتضد را حاضر كرده و با او براى خلافت بيعت كردند و لقب «القاهر باللّه » دادند. قاهر، با خاندان مقتدر، با خشونت رفتار كرد و مونس خادم را نيز با گروهى از كارگزاران حكومتى كشت. ترس از خشونت وى، موجب گرديد كه با حيله به خانه اش ريخته و او را بازداشت و كور كرده و از خلافت خلع كردند. ۳
به سال 322 ق، پس از خلع قاهر، خلافت به دست «الراضى باللّه »، فرزند مقتدر افتاد كه از سال 322 تا 329 ق، حكومت كرد. ۴

3. آل فرات

بخش آغازين و ميانى دوران دوم عباسى، بيشتر با خشونت و سختگيرى هاى مختلف عليه شيعيان همراه بود. امّا به عكس، بخش پايانى دوران دوم عباسى، دوران

1.. التنبيه و الاشراف، ص ۳۲۷.

2.. همان، ص ۳۲۸.

3.. تجارب الاُمم، ج ۵ ، ص ۳۷۶؛ الكامل فى التاريخ، ج ۸ ، ص ۲۴۴.

4.. مروج الذهب، ج ۴، ص ۳۲۲.

صفحه از 143