اوضاع و احوال سياسي،اجتماعي و فرهنگي دوران حيات كليني - صفحه 17

آن، افراد بى گناه زيادى كشته مى شدند و مال و ثروت خود را از دست مى دادند . گواه اين مطلب، نقل اين بزرگان است : اصطخرى مى گويد :
و شارستان، بيشتر خراب است و ربض، آبادان است . ۱
مقدّسى نيز مى گويد :
مردم در مسئله خلق قرآن، نرمش نشان نمى دهند . ۲
قزوينى معتقد است :
و اهل رى، بعضى شافعى و بعضى حنفى اند و اكثر اوقات، با هم جدال و نزاع مى نمايند . اصحاب شافعى، كمتر از اصحاب ابى حنيفه اند و عصبيّتْ بين آنها واقع است؛ به حدّى كه منجر به جنگ مى شود و هميشه پيروزى از آنِ شافعى ها بوده ، با اين كه عددشان كمتر است . و بر طبايع اهل رى ، خونريزى و قتل ، غالب است و اندكى شوخ طبعى دارند. ۳

بخش دوم : بغداد

بغداد، شهرى است كه منصور ، دومين خليفه عبّاسى، در سال 145 ق، آن را پى ريزى كرد . ۴ بنيان گذارش آن را «دار السلام» ناميد، تا براى هميشه براى او و جانشينانش ، شهر آرامش ، صلح و دوستى باشد . شايد وجه تسميه آن، تفأّلى باشد كه منصور به قرآن زد و آيه «وَ اللَّهُ يَدْعُواْ إِلَى دَارِ السَّلَـمِ وَ يَهْدِى مَن يَشَآءُ إِلَى صِرَ طٍ مُّسْتَقِيمٍ»۵ آمد و نام دار السلام را از اين آيه گرفت . ۶ او اين شهر را بنا بر دلايل نظامى ، اقتصادى و اقليمى برگزيد، تا بتواند حكومت خود را صاحب مركزى قدرتمند كند ؛ بنا بر اين، بغداد،

1.مسالك و ممالك ، ص ۱۷۰ .

2.أحسن التقاسيم فى معرفة الأقاليم، ج ۲، ص ۵۹۱ .

3.آثار البلاد و أخبار العباد، ص ۴۴۳.

4.همان ، ص ۳۷۲؛ تاريخ الخلفاء العبّاسيين ، ص ۱۴ .

5.سوره يونس، آيه ۲۵ .

6.دليل خارطه بغداد ، ص ۴۵ .

صفحه از 33