روايات تفسيری شيعه، گونه‌شناسی و حُجّيت - صفحه 12

عزّوجلّ: فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُم مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً ليس هذا فرض؟ قال: بلي. قال: فأخبرني عن قوله عزّ وجلّ: وَلَن تَسْتَطِيعُوا أَن تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلاَ تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ أي حکيمٍ يتکلّم بهذا؟ فلم يکن عنده جواب، فرَحل إلي المدينة، إلي أبي عبدالله عليه السلام، فقال: «يا هِشام! في غَير وَقتِ حَجّ ولا عُمرة؟» قال: نعم ـ جُعِلتُ فَداک ـ ، لأمر أهمّني. إنّ ابن أبي العَوجاء سألني عن مسألةٍ لم يکُن عندي فيها شيء. قال: «وما هي»؟ فأخبَرَهُ بالقصّة. فقال له أبو عبدالله عليه السلام: «أمّا قوله عزّ وجلَّ: فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُم مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً يعني في النَفَقة، وأمّا قوله: وَلَن تَسْتَطِيعُوا أَن تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلاَ تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ يعني في المودَّة».
قال: فلمّا قدم عليه هشام بهذا الجواب و أخبره، قال: والله، ما هذا من عندک؛ 1
ابن ابي العوجاء از هشام بن حکم پرسيد: مگر خداوند حکيم نيست؟ گفت: آري او احکم الحاکمين است. گفت: پس از اين سخن خداي عزوجل آگاهم ساز که: «هر چه از زنان که شما را پسند افتد، دو دو‌، سه سه، چهار چهار، به زني بگيريد. پس اگر بيم داريد که به عدالت رفتار نکنيد، به يک [زن اکتفا کنيد]»، آيا اين دستور واجب نيست؟ گفت: آري. گفت: پس از اين سخن خداي عزوجل آگاهم ساز که: «و شما هرگز نمي‌توانيد ميان زنان عدالت کنيد، هر چند [بر عدالت] حريص باشيد! پس به يک طرف يکسره تمايل نورزيد»، کدام حکيم است که اين گونه سخن بگويد؟ هشام بن حکم نتوانست جواب او را بدهد. پس راهي سفر به مدينه شد و به نزد امام صادق عليه السلام رفت. امام صادق عليه السلام فرمود: اي هشام، نه وقت حج است و نه عمره، براي چه کاري آمده‌اي؟ عرض کرد: فدايت شوم! براي کاري که مرا مشغول کرده است. ابن ابي العوجاء از من مسأله‌اي را پرسيده است و من جوابي براي آن نداشتم. امام فرمود: آن مسأله چيست؟ هشام ماجرا را به اطلاع امام رساند. امام صادق عليه السلام به او فرمود: اما سخن خداي عزوجل که فرمود: «هر چه از زنان که شما را پسند افتاد...»، مقصودش نفقه است و اما آن سخن خداوند که فرمود: «و شما هرگز نمي‌توانيد ميان زنان...»، منظورش دوست داشتن است. راوي گفت: هنگامي که هشام جواب را براي ابن ابي العوجاء آورد و او را از پاسخ آگاه ساخت، ابن ابي العوجاء گفت: به خداي سوگند اين پاسخ از تو نيست!.
علي بن إبراهيم: سأل رجل من الزَنادقة أبا جعفر الأحوَل، فقال: عن قوله الله: فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُم مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَ ثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً و قال في آخر السورة: وَلَن تَسْتَطِيعُوا أَن تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلاَ تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فبين القولين فَرق؟

1.نور الثقلين، ج ۱، ص ۴۳۹.

صفحه از 35